45. فرودگاه

27 4 0
                                    

چندروز از مکالمه ی جونگ سو و اوده گذشته بود و آقای گو در اوج ناامیدی ، به فرایند استعفای اوده ، سرعت می‌بخشید

جونهان می‌گفت پسر حالش خیلی بهتر شده و چیزی بروز نمیده
اما جونگ سو میدونست که اوده فقط ظاهرش رو قوی نشون میده

گونیل این روزها کنار جونگ سو میموند تا در نگرانیش بابت بیماری مادرش، سهیم باشه

گائون گاهی با پیام و زنگ های غیر منتظرش ، جویون رو شوکه میکرد و با شیطنت بهش علاقشو بروز میداد. جویون با احساسات بهم ریخته،سعی میکرد فاصلشو حفظ کنه

هوا کمی گرم شده بود و شکوفه های تازه جوانه زده، روی درخت دیده میشد
گائون بعد از اینکه با فنجون هات چاکلت، کنار پنجره نشست، مادرش از اتاق خواب خارج شد

_امروز زود بیدار شدی گائون! بی سابقه ست

پسر متعجب نگاهش کرد
_سعی کردم ساکت باشم تا بیدار نشی

_بهرحال ساعت از ۸ گذشته! حیفه صبح به این قشنگی رو از دست بدم

گائون لبخند معصومانه ای زد و فنجون رو به مادرش داد
_بیا اینو بخور. من برای خودم درست میکنم

خانم پارک با رضایت کنار پسرش نشست و به منظره ی زیبا و آفتابی بیرون خیره شد
از هات چاکلت پسرش نوشید و نفس عمیقی کشید

_کاش همیشه اینطور از خواب بیدار میشدم

گائون با خنده ی کیوت سرشو کج‌کرد
_هرروز درست میکنم برات

_آره مخصوصا وقتایی که صدای تراکتور هم نمیتونه بیدارت کنه

_عوضش من هیچوقت ترکت نمیکنم

زن که هنوز چشم هاشو کامل باز نشده بود، شونه ی پسرش رو لمس کرد
_چرت و پرت نگو، بالاخره توام میری دنبال زندگیت... زندگی همینه پسرکم

گائون لبخندش محو شد و به فکر رفت
_پدر خیلی زود مارو ترک کرد. اذیت نشدی این همه سال تنها موندی؟

خانم پارک پتویی که نزدیکش رو زمین بود رو برداشت و دور خودش پیچید

_نمیخواستم تنها بمونم. اما برای بعضی ها ، عشق فقط یکبار سمتشون میاد

_یعنی کسی نتونست جای اونو برات بگیره؟

_نه گائون!‌ نتونست

پسر جوان سرش رو به پنجره تکیه داد و به قطرات نم نم بارون زل زد
_داره بارون میاد

_صبحِ بارونی

_اما پدر چیکار میکرد که انقدر دوستش داشتی؟

_خب اون‌... خیلی ملاحظه ی شرایط رو میکرد. قبل از اینکه به چیزی فکر کنم اون زودتر بیانش میکرد.. انگار فقط برای عاشق بودن به دنیا اومده بود

گائون با لذت به مادرش گوش میداد
_اگه عشقی که دنبالشم شبیه تو و پدر نباشه... چی میشه؟

_عشق هرشکلی باشه... قشنگه

🍒Cherry blossom🍒 xdinary heroesDonde viven las historias. Descúbrelo ahora