47. برف

25 5 5
                                    

(برای لذت بیشتر میتونید این آهنگ رو همراه با خوندن پلی کنید)
«آهنگ این پارت:
last Christmas _ George Michael»



ساعت ۳ نصفه شب، برف شدیدی درحال باریدن بود
گائون کاپشنش رو پوشید و دوباره در آغوش جویون جا گرفت

_قطعا مامانم منو می‌کشه

جویون دستشو توی موهای گائون فرو برد و نوازشش کرد
_سردت نیست؟

_نه من خوبم.بااین برفی که میاد رانندگی کردن خطرناکه! میتونم همینو بهانه کنم

_من که گفتم بیا بریم خونه ی من!

گائون سرش رو روی پای جویون چرخوند و به چشماش نگاه کرد
_لذت یه شب زیربرف موندن رو از دست بدم؟

_دیوونه میترسم برف شدید بشه ماشین گیر بیفته

گائون دست جویون رو گرفت و با انگشت هاش بازی کرد
_چیزی نمیشه. یکم بیخیال باش

جویون با سر انگشتش ، گونه ی پسر رو نوازش کرد و خم شد. چشم هاشو بست و بوسه ی طولانی روی پیشونیش کاشت

گائون دستش رو دور گردن جویون حلقه کرد و اجازه نداد که ازش دور بشه
خودش رو کمی بالا کشید و لباشو به لبای پسر رسوند
با نگاه خمارش، به لب های جویون خیره شد ‌و بوسیدش

پسر کوچکتر لب پایینی گائون رو بین لب هاش نگه داشت و گاز گرفت
گائون لبخندی روی لبش نقش بست و با عطش بیشتر لب های پسر رو بوسید






هیچ‌عابر و رهگذری‌ توی شهر نبود. برف بی وقفه درحال باریدن بود و تقریبا زمین رو سفید کرده بود

بخاری ماشین روشن بود اما هوا هر لحظه سردتر میشد و دو پسر تنشون رو بهم چسبونده بودن

چیزی تا صبح نمونده بود و جویون پالتوش رو روی گائون انداخته بود تا پسر بتونه راحت بخوابه

خودش با لذت از پنجره به آسمون خیره شد و با ذوق به دونه های برف نگاه کرد

نفسشو با آرامش خاطر بیرون داد و با عشق چهره ی معصوم گائون رو از نظرش گذروند
با موبایل عکسی از پسر گرفت اما چون حواسش نبود فلش روشن بود و گائون پلکشو جمع کرد

_تو هنوز بیداری؟

جویون زیرلب به خودش ناسزا گفت
_بخواب

_چرا نمیخوابی ؟ راحت نیستی؟ میخوای بریم خونه؟

_نه عزیزم. منم داشتم می‌خوابیدم. بخواب

گائون با چشم های خواب‌آلود بهش زل زد
_پس چرا پالتو رو روی من انداختی؟

_چون من سردم نیست

گائون با لج نگاهش کرد و سرش رو از روی پای جویون بلند کرد
خودش رو به پسر نزدیک زد و سرش رو توی گردنش فرو برد

🍒Cherry blossom🍒 xdinary heroesDonde viven las historias. Descúbrelo ahora