part11

337 64 7
                                    

با چشمای گرد شده به تهیونگی که حالا فقط یه باکسر پاش بود خیره شدو و خودشو بیشتر داخل وان فرو کرد
این مرد جدی جدی قصد داشت باهاش حموم کنه؟

قدم هاش و اهسته برداشت و وقتی به وان رسید انگشتشو روی بینی پسر کشید
_اونطوری مثل یه ماهی کوچولو زیر اب قایم نشو فقط میخام دوش بگیرم
بعد از گفتن حرفش سمت دوش اب رفت و روی فشار ملایم بازش کرد

نگاه جونگکوک روی اندام بی نقصش لغزید ...نمیتونست چمهاشو کنترل کنه و دوباره لبشو به دندون کشید

_اگه بازم لبتو زخمی کنی اینبار نمیتونم ازت بگذرم ...!همینجوریشم بوی تنت کل اتاقمو برداشته

هول شده لبشو از حصار دندونش رها کرد و مشغول ریختن اب وان روی بدنش شد
بوی رایحه لاوندر داخل اب رو دوست داشت

بالاخره تهیونگ  حوله تنپوشش رو تنش کرد
و بیرون رفت
قبل رفتن با لبخند محوی به جفتش که هنوز خودشو زیر اب مخفی کرده بود نگاه کرد

_هی بچه من واقعا میخوامت!
پیراهن گشاد سفیدش رو تنش کرد و سمت سالن رفت
پدرش با اخم خیره به برگه دستش بود
_پدر مشکلی هست؟
با دیدن برچسب مهر سلطنتی روی میز رنگ چشماش سیاه شدن و دست هاش مشت
_اون دیگه چیه؟

_کارت دعوت به عروسی رجینا دختر لرد مرلین و فردی به اسم کارلوس!
بی اراده ابرو بالا انداخت
بالاخره رجینا سر عقل اومده بودو میخاست ازدواج کنه؟

با احساس بوی خوب و دیوونه کننده این روزهاش متوجه حضور جونگ کوک شد
_مثل اینکه به عروسی دعوت شدیم عزیزم!

پسرک متعجب روی مبل نشست
_عروسی؟ من میشناسم؟
_نه اونا از خانواده سلطنتی هستن

لبهاش به شکل او دراومد با هیجان خندید و دندونهای خرگوشیشو به نمایش گذاشت

_این واقعا هیجان انگیزه
قبل به حرف اومدن تهیونگ پدرش با اخم نگاهشون کرد
_حس خوبی به این مهمونی ندارم اما...بهرحال شما نمیتونید باهم برید!
لبهای جونگ کوک اویزون شد
_چراااا
ته:چون تو بوی انسان میدی و من حواسم نبود!
سمت پدرش برگشت
-راهی نیست که بشه مخفیش کرد؟
ابروهای کیم بالا پرید
-خودت خوب میدونی!

***********
_بهم بگو اون روشی که پدرت گفت چی بود؟

-انقدر باهام کل کل نکن جونگ کوک فقط شماره هوسوک هیونگتو بده

بالاخره با اخم گوشیشو سمت جفتش گرفت
-بگیر ...سرج کن هوپی هیونگ

گوشیو گرفت و بعد تماس منتظر موند
_بله بانی؟
-تهیونگم جیهوپ میخام ببینمت!

_هی تو به هیونگم سلام نکردی!
چشم چرخوند با حرکت انگشتش پتو رو پهن کرد رو سر بانی پرحرف
تلفنو بعد گرفتن ادرس قطع کرد

Blue SideDonde viven las historias. Descúbrelo ahora