" لیسا بیدار شو"دختر مو قرمز با لهجهی استرالیاییش و با لحن بچهگانه ای که داشت داد زد و خودشو روی تختی که روی اون دختری با موهای بلوند رنگ خوابیده بود و توی عالم خواب و بیداری خرناس میکشید انداخت.
" ماماان من نمیخوام برم دندون پزشک"
دختر تایلندی که هنوز توی عالم هپروت بود با صورت پهن شدش روی بالشت به زبون آورد.
دختر مو قرمز با پیژامه آبی رنگ خودشو روی تخت انداخت و اخمی کرد.
"لالیسا.." این بار با لحن جدی تر به زبون آورد. "وقت کلاسه باید بیدار شی"لیسا سرشو از روی بالشت بلند کرد. موهاش روی نیم رخی از صورتش که روی بالشت خوابیده بود پراکنده شده بود.
" چیونگ؟ ولم کننن!"
غر زد و دوباره صورتشو روی بالشت پهن کرد.
" هوف باشه پس انگار دلت از وافل های معروف درجه یکم واسهی صبحونت نمیخواد."
با نیش خندی مغرورانه که انگار میدونست نقطه ضعف دختر مقابلش چی بود به زبون آورد. لیسا به محض شنیدنش سریع از جاش پرید و بالشتو محکم پرت کرد سمتش و از شانس بد چهیونگ باعث شد روی زمین پرت بشه.
دختر مو قرمز که حالا روی زمین پهن شده بود به خودش پیچید. و لیسا که فقط لباسای زیرش به تنش بود روی دختر خم شد و متعجب به دختر پهن زمین نگاهی انداخت.
" عه چرا اینجا خوابیدی؟" با نیش خند روی لبش گفت و از گونه های درشت چهیونگ کشید و خندید. " تنبل بازی در نیار من وافلمو میخوام"
دختر مو قرمز از روی عصبانیت هوفی کشید و باعث شد موهای پراکنده شده روی صورتش کنار برن.
━━
بعد از صبحانه لیسا روی میز آشپزخونهی خوابگاهی که با چهیونگ باهم شریک بودند نشسته بود. و همزمان چهیونگ که معمولا 'رزی' صداش میکردند توی حمام بود و امروز نوبت اون بود که اول دوش بگیره. لیسا توی گوشیش اسکرول کرد. نوتیفیکیشن های اینستاگرام و توییترشو چک میکرد. به ندرت از اکانت های فضای مجازیش استفاده میکرد و به خاطر همین همیشه حجم نوتیفیکیشن هایی که دریافت میکرد باعث تعجبش میشد. دوست هاش اغلب مواقع ازش میخواستند که بیشتر فعال باشه و از این که چقدر جیسو بیشتر از خود لیسا ازش عکس پست میکرد سر به سرش میذاشتند.
"ااوه جیسو و جیهیو حیوون خونگی جدیدی گرفتند"
از توی آشپزخونه داد زد تا هم اتاقیش توی حمام بشنوه.
YOU ARE READING
Over&Over
Fanfiction𝟞𝟘𝕤 𝚓𝚎𝚗𝚕𝚒𝚜𝚊 𝚟𝚒𝚋𝚎. لیسا مانوبان دانشآموز انتقالی کره جنوبی وقتی که قدم به داخل دری مخفی توی کمپ مدرسش میذاره و وارد مدرسهای آمریکایی توی دههشصت میشه حس میکنه عقلشو به کل از دست داده. اونجا با دانشآموزی به اسم جنی کیم آشنا میشه که...