_ببین کی اینجاست توی آسمونا دنبالت میگشتم بیون
با نگاه بی تفاوتی به پسر روبروش چشم دوخت تو دیگه کدوم خری هستی؟ کلافه سرشو پایین انداخت برای امروز دیگه بس بود
_با توام بکهیونی
دوباره بکهیون و صدا زد و با قدم های لشی جلوتر رفت، نیشخندی به کثیفی افکارش زد و ادامه داد
_دلت برام تنگ نشده بود بیبی
بکهیون گردنشو کج کرد و انگار یه کیسه زباله جلوشه پسر لاغر و دراز روبروش و آنالیز کرد و در آخر انسان روبروش فقط توی یه کلمه خلاصه میشد احمق
بکهیون_فکر نمیکنم اینقدر بدبخت بوده باشم که یکی مثل تو حتی جزو دوستام باشه...سانگ وو
_چ..چی؟!
سه نفری که پشت سرش بودن با صدای بلند خندیدن
ووکی_داداش بد خیط شدی توله ات زبون باز کرده
بکهیون_خفه شید و برید یه جا دیگه علافی
نگاه سردش و از سه نفری که با بی خیالی قهقهه میزدن گرفت و شونه هاشو جمع کرد تا دست پسری که نزدیکش بود با بدنش برخورد نکنه به نظر زندگیش گوه تر از این حرف ها بود
بکهیون_از جون من چی میخواید
سانگ وو_ازت چی میخوام؟نظر خودت چیه بچه جون تو ماله منی
افکار اون پسر احمقانه و زننده بود جوری که صورت بکهیون از انزجار مچاله شد لباس فرمی که به طرز نامرتبی بدن لاغر هرچهار نفر رو کاور کرده بود و خنده های کثیفشون باعث شد لبای بکهیون کش بیاد
و دلش بخواد قهقهه بزنه من از کی جز اموال یه قلدر شدم؟آه گذشته ی شرم آوری داری بکهیونبکهیون_تو حتی نمیتونی برای لباسی که تنته ادعای مالکیت کنی بعد من؟(خندید)من برای..برای توام
با صدای بلندی خندید و به چهره ی اخم آلود پسر توجه نکرد هیلر خوب اون چهارنفر رو یادش بود ولی جسم بکهیون فرشته رو به زنجیر کشیده بود لباش کش اومد و اون چهارنفر بدون توجه به نهیبش نزدیکتر شدن.
دستاش و تو هوا تکون داد و سعی کرد قبل رسیدن اونا خودش از بینشون رد بشه و این بار نوبت سه پسر دیگه بود که با تعجب با روی جدید بکهیون آشنا بشن صداش آروم و بی خیال بود مهم نبود که اون پسرها قبلا براش قلدری میکردند و سردسته اشون به اجبار بهش می چسبیده، این گذشته پشیزی براش ارزش نداشت پوفی کشید و از کنار سانگ وویی که به نظر اونقدر متعجب شده که خفه خون گرفته بود رد شد ولی با گرفته شده بازوش بین چنگال اون پسر سرجاش ایستاد
سانگ وو_الان دقیقا چه گوهی خوردی بیون؟
بکهیون_بکش کنار میدونی که نباید توی این اشغال دونی زیاد بیرون موند کفتار زیاده
STAI LEGGENDO
⛓Broken wings⚖
Fantasyفیکشن:بال های شکسته کاپل:چانبک ژانر:سوپرنچرال|تخیلی|اکشن|رومنس|اسمات+18 وضعیت:درحال آپ خلاصه: هیلر فرشته ی مرگی که برای انجام ماموریتش یعنی بردن روح پارک یورا به زمین میاد ولی توسط برادر یورا پارک چانیول دیده میشه و به دلیل نامشخصی در مقابل اون مرد...