طعم تلخ و گس مشروب باعث شد اخماش کمی توی هم بره، اگه توی این زمینه قهار نبود مطمئنا درصد بالای الکل این نوشیدنی تا مرز ایستادن قلبش می بردش!
نگاهشو بین آدمای اون مراسم چرخوند، با بی حوصلگی نفسشو بیرون دادو دکمه ی بالایی یقشو باز کرد، وقتی عطر مدهوش کننده ی شیرینی به مشامش خورد چشمای ریز شدشو بالا آورد تا صاحب اون پاهای خوش تراش و لاغر رو که با بی قیدی تمام خودشونو توی اون دامن کوتاه چرم به رخ می کشیدن ببینه، با دیدن صاحب اون اندام یکی از ابروهاش خود به خود بالا رفتو گفت:_می یونگ!
دختر زیونشو روی لبش کشیدو با اغواگری شاخه ای از موهای آزاد و حالت دار شدشو دور انگشتش چرخوند، گفت:
_پارک جیمین! چه سعادتی! ... اینجا چیکار میکنی؟
جیمین با دست موهای نقره ای شدشو عقب دادو گفت:
_مثل همیشه... کار و یه همچین چیزایی!
می یونگ صندلی کناری جیمینو اشغال کرد، دستشو روی زانوی جیمین گذاشتو نوازش وار حرکت داد، آهسته گفت:
_که اینطور! خیلی وقت بود از غارت بیرون نمیومدی!
جیمین که حالا به خاطر تاثیر الکل بدنش گرم شده بودو اون مستی مقطعیش قدرت تفکرو ازش گرفته بود نگاه سوزانشو به دست می یونگ دادو گفت:
_غار؟ ... من فقط با طرفی که پیشنهاد خوبی برای معامله داشته باشه مواجه نشدم.
می یونگ سر تکون داد، دستشو حرکت داد تا در نهایت روی رون های عضیه ای و خوش فرم مرد نگهشون داره، بهش نزدیک شدو کنار گوشش گفت:
_نظرت چیه برقصیم.... اوپا؟
جیمین پوزخند زد، سرشو برگردوندو از همون فاصله ی کوتاه با سردی و بی قیدی تمام صورت دخترو از نظر گذروند ، در نهایت نگاهش پایین اومد تا روی لبای دختر بشینه، صورتشو نزدیک بردو رو به روی لبش با صدای بمی گفت:
_رقصیدن باهات؟... فکر نمی کنم! اما شاید بتونیم یه حرکتای دیگه ای بزنیم!
دختر لب پایینشو به دندون کشیدو زل زد توی چشمای جیمین، گفت:
_هر چی که بخوای...
جیمین با شنیدن این جمله دست دخترو کشید تا بلندش کنه، کشون کشون همراه خودش به طبقه ی بالا بردشو بعد از اینکه به اولین در رسید بازش کردو می یونگو هول داد داخل، درو پشت سرشون بست و بعد دخترو بین تن خودش و دیوار محصور کرد، به چشمای وحشی و بی خیالش نگاه کردو کنار گوشش گفت:
_این عادت توعه مگه نه؟
می یونگ دستاشو دور گردن جیمین حلقه کردو پرسید:
_کدوم؟
جیمین لبخند کجی روی لباش نشوند، دستاش آزادانه روی بدن دختر حرکت میکردن وقتی گفت:
ESTÁS LEYENDO
🦋the silent cry of love🦋
Fanfic__completed__ من فریاد کشیدم... فریاد کشیدم اما... یه فریاد خاموش... فریاد من به گوش هیچ کس نرسید... نه تو و نه هیچ کس دیگه... فریاد من خاموش بود... تو نمی شنوی... هیچ وقت نمی شنیدی... البته حق داری، بین من و تو به اندازه ی یه دنیا فاصله ست، تو... پ...