دنیا پر از چیزهای واضحی هست که هیچکس شانسی به اونها نگاه نمیکنه...
این اشتباه بزرگیه که قبل دونستن تئوری بسازی
بی منطقی کسی میتونه حقایق رو پیچیده کنه تا با تئوری سازگار باشن به جای
اینکه تئوری با حقایق جور در بیانSherlock Holmes
صدای گوشی جونگ کوک تنها چیزی بود که به واقعیت برش گردوند. تو تاریکی دفترش نشسته بود و به همه چیز فکر میکرد و سناریو میساخت. به بدترین ها فکر میکرد. چیزهایی که براش سوال بود رو از خودش میپرسید یعنی غذا خورده؟
میتونه اونجا بخوابه؟
سردش نمیشه ؟_سلام
+اوه! جونگ کوک شی
_دکتر لی ممنون که تماس گرفتین
+ بهتون تسلیت میگم, ببخشید کار مهمی داشتم نمیتونستم به مراسم خاک سپاری بیام . امیدوارم الان حالتون بهتر باشه
"چه مراسمی؟"
جونگ کوک حس میکرد همه چی رو فراموش کرده وقتی به شرایط جیا فکر میکرد کاملا یادش رفته بود که قتلی رخ داده و اونم تو خونه خودش انگار یه کابوس بود یا درامای بدی که از تلویزیون پخش میشد
میخواست از خواب بیدار شه و یا شبکه رو عوض کنه
ولی تو واقعیت هیچکدوم از اینا ممکن نبود_اووه...منظورتون خاکسپاری خدمتکارمونه, هنوز مراسمی گرفته نشده چون پلیس درخواست کالبد شکافی کرده
جونگ کوک اهی کشید
_ تو اخبار به این زودی پخش شده؟
دکتر اونطرف خط کمی سکوت کرد و جواب داد
+در واقع یکی که میشناسمش بهم گفت که چه اتفاقی افتاده, مهم تر از همه حال جیا شی چطوره؟
جونگ کوک با شنیدن اسم جیا قلبش درد گرفت و حس کرد چشمهاش اشکی شدن
_این دلیلی بود که تماس گرفتم. اونا جیا رو متهم میدونن چون مضنون دیگه ای وجود نداره و برای همین به کمکتون نیاز دارم که قوی بمونه...
شما که میشناسینش , میترسم اینجوری بدتر بشهجونگ کوک بغض کرده بود ولی باید ادامه میداد
_فردا احتمالا ازاد میشه , میتونین بیاین خونه تا باهاش صحبت کنین؟
+ح...حتما
_ممنون که این ساعت زنگ زدی
+هی.نگران نباش همه چی حل میشه
_______________
جیا گوشه اتاق نشسته بود جوری بهش نگاه میشد که انگار یه شکار در برابر چشم های گشنه شکارچیه زمین سرد بود و دیوار سردتر...
اون کجاست؟_هی بچه...
صدای بلند زنی رو شنید و ناخواسته پرید و اتوماتیک وار به اون نگاه کرد
_اگه میخوای کف زمین بخوابی حداقل وسایلتو از رو تخت جمع کن...اینجا هتل نیس میدونی که
بزاقشو قورت داد و به سمت تخت رفت تا کیفی که تهیونگ بهش داده رو برداره تهیونگ براش کمی خوراکی گذاشته بود که اگر گشنه شد بتونه چیزی بخوره در حال جمع کردن بود که صدای زن دیگه ای رو شنید
![](https://img.wattpad.com/cover/310781845-288-k686753.jpg)
YOU ARE READING
Silent pleasure ( Translation Ver ) لذت خاموش
Romance❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤ نام فیک : Silent Pleasure 🖤لذت خاموش🖤 ترجمه شده نویسنده :J_Marchel ( StupidButCute00 ) #دختر-پسری رومنس _ هپی اند _درام jungkook & jia ❤ 3 #boyxgirl🔥 2 #Jungkook🔥 #6بنگتن 🔥 روز های آپ هر هفته دوشنبه و جمعه ❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤ (از...