Strange Birds _ Birdy🎶🎧
------------------------------
نگاهم رو میچرخونم و آماده میشم؛ هوای زیادی توی ریه هام میکشم. ولی آیا این واسه طوفانی که توی قلبم قراره به پا کنم، کافی هست؟[Same lips red, same eyes blue
Same white shirt, couple more tattoos
But it's not you and it's not me]ولی اگه اونا، واقعا ما نبوده باشیم چی؟
یعنی ممکنه همش یه خواب بوده باشه؟
یه رویا، که قسم میخورم میتونم تا ابد توش زندگی کنم.[Tastes so sweet, looks so real
Sounds like something that I used to feel
But I can't touch what I see]
پس کی قراره بهش عادت کنم؟
ده سال دیگه؟
بیست سال؟
سی سال؟
اصلا قراره بهش عادت کنم؟
اینطور بنظر نمیاد. بنظر نمیاد درد من تموم بشه.
ولی من دردش رو دوست دارم. اینطور نیست قلب کوچیک، و تیکه تیکه من؟ ما دوستش داریم.
آره میدونم، میخوای عاشقش باشیم. اما متاسفم، ما فقط میتونیم دوستش داشته باشیم. عشقمون، متعلق به یک نفر دیگهاست.[We're not who we used to be
We're not who we used to be
We're just two ghosts standing in the place of you and me
Trying to remember how it feels to have a heartbeat]فقط بهم بگو... هنوزم داری واسه به یاد آوردنش تلاش میکنی؟
برای به یاد آوردن من چی؟ برای ما؟---------------------------------
طولی نمیکشه، که بازم از سر و صدای اطرافم فقط یه زنگ توی گوشم میمونه و نگاهم رو به آسفالت کف خیابون میدم، که با عجله خودش رو زیر لاستیکهای ماشین میکشه.
"چرا یکم استراحت نمیکنی هری؟ "
توجهم به مایکل جلب می شه. خودم رو جمع و جور میکنم. یکم روی صندلی جابجا میشم، و درحالی که صدام رو با تک سرفه ای صاف می کنم، با لحن آرومی میگم:
- من خوبم. فکر میکنم ساعت خوابم توی شب کافی باشه... استراحت بیشتری نیاز ندارم.
توی چشمهاش، که با یه نگرانی خاصی صورتم رو زیر نظر دارن نگاه میکنم. لبخند میزنم و میگم:
- انقدر بد بنظر میام میک؟
نفسش رو صدا دار بیرون میده و صورتش رو برمیگردونه.
شاید حق با مایکل باشه؛ شاید واقعا خیلی بد بنظر میرسم.
ولی من یه کاری برای انجام دادن دارم. کاری که نمیتونم برای انجام دادنش حتی یک لحظه ام وقت تلف کنم.
YOU ARE READING
Blue Dimension
Fanfictionتو پیدام میکنی. شاید جایی غیر از اینجا. ولی پیدام میکنی. کاور فف عوض شده. گمش نکنید♡ هر هفته بین یک تا دو پارت اپ میشه* -kim