05. بوسه‌هایِ طلسم شده؛

1.1K 109 6
                                    

وارنینگ: سکس ، فحاشی ، خشونت.

--------------

درامای اصلی دقیقا وقتی شروع شد که هیونجین وسط بلبشویی درست شده ترجیح داد مچ دست دانش‌آموز ریزه میزه سال پایینی رو بکشه و بدون هیچ حرفی به رختکن تیم ببرتش. اون لحظه جیسونگ و مینهو با‌ لب‌های خط شده سعی داشتن رفتار یهویی هیونجین رو طبق معمول هضم کنن، به هرحال طی چندسال دوستی که کنارهم داشتن خوب متوجه شده بودن که رفتار‌های هیونجین نه قابل‌پیش‌بینیه و نه البته قابل توضیح.

پس ترجیح دادن به‌جای فکر کردن به اون پسره و هیونجین که انگار وسط یه درامای تینجری‌ زندگی میکنن، بدن کوفتشون رو جمع کنن و با نگاه خصمانه و البته تهدید آمیزی بیخیال ادامه دعوا با لی‌بوک و دارودسته‌ش بشن و از سالن بیرون زدن.

- فقط تیک زدن با پسربچه ها رو آنلاک نکرده بودیم که اینم جین زحمتشو کشید.

مینهو درحالی که خون خشک شده گوشه لب و شقیقه‌ش رو میشست و زیر لب فحش میداد نگاه چپی به جیسونگ که حس میکرد کمتر از خودش کتک خورده انداخت و ادامه داد:

- این پسره جز پرو بودن و البته کک و مکای زشتی که داره هیچ چیز به دردبخوری توش نیست، واقعا تو انتخابای اون احمق موندم.

- ولی بامزه است.

- بامزه؟ چیش بامزه است؟ اون فقط یه پسر لاغر مردنیه که واقعا نمیتونی حتی باهاش تصورات کثیفم داشته باشی چون بعدش نگرانی نکنه زیرت بشکنه.

جیسونگ سعی کرد به تعبیرای مسخره دوستش از فلیکس نخنده و درحالی که پیراهن پاره شدش رو از تنش درمیاورد بشکنی تو هوا زد.

- آفرین! دقیقا زدی به هدف. اون شکننده و تا حد زیادی معصومه یه جورایی دست نخورده است. مثل همون تیکه کیک خوشمزه‌ای که هیچکس تا قبل از تو مزه‌ش رو نچشیده. همین برای جذب شدن هیونجین بهش کافیه مینهو.

تا حدی میتونست حق با جیسونگ باشه، اون به طور خاصی به مسائل نگاه میکرد و برعکس مینهو که تقریبا ظاهربین بود، به جزئیات همه چیز فکر میکرد و توی گروه سه نفرشون، برخلاف تند خویی‌های مینهو و خودسر بودن هیونجین با فکر و صبوریت بیشتری تصمیم میگرفت.

دقیقا دلیلی که باعث میشد هیونجین نسبت به خیلی مسائلی که براش پیش میاد حرف زدن با جیسونگ رو به هرکسی ترجیح بده، جیسونگ اکثر اوقات به جای سرزنش کردن یا به شوخی و مسخره گرفتن اتفاق هایی که پیش میاد درکش میکرد و اجازه میداد خودش رو بهتر بروز بده.

این مدت جیسونگ به خوبی فهمیده بود رابطه هیونجین با فلیکس فرق زیادی با رابطه های قبلیش داره، هیونجین از داشتن احساس خیلی قوی حرف نزده بود اما به خوبی میتونست ببینه تو این مدتی که با فلیکس وقت میگذروند هاله آرومی دورش رو گرفته و به شدت قبل عصبی نمیشه.

𝗐𝖺𝗋𝗆 𝗐𝗂𝗇𝗍𝖾𝗋 .Where stories live. Discover now