این پارت تا قسمتی طولانیه
ستاره بارون کنین ⭐⭐⭐رنجرور هری 👆
.
Song: Black bathing suit
Singer: Lana Del Rey.
دو هفته ی کذایی گذشت.
میگم کذایی چون هم انتظار رسیدن به شب قرار با هری رو داشتم و هم اینکه توی اون دو هفته درگیر امتحانات ترم و مدرسه بودم. البته باید بگم دو هفته و دو روز بعد از روزی که با هری به کافه رفتم.
آره من قبول کردم به قرار باهاش برم. این مقدار زمان و دو تا رفیق مثل ونسا و جازمین کافی بودن تا تصمیمم رو بگیرم.
اولش هر دو مخالفت کردن. حرفشون این بود که انقدر راحت قبول نکنم با یه آدمی که فقط یه بار ملاقات کردم به قرار برم.
اما هر سه مون به این نتیجه رسیدیم میشه یه فرصت به هردومون داد.
اعتماد نکردن برای پسریه که هیچ شناختی از خودش، محل زندگی و کارش نداشته باشم. اما من دقیقا میدونم کجا کار میکنه..
ناسا! جایی که از زمین گذشت و داره توی آسمون دنبال حیات میگرده.
آدمی که همچین جایی مشغول به کاره نمیتونه آدم بی اعتمادی باشه!
البته قبول کردنِ رفتن به جایی که هری میخواست من رو ببره کمی ریسک پذیر بود اما به لطف بابا من یه کوهنورد حرفه ای بودم!
بیست دقیقه ای از رفتن جازمین و میلی میگذشت.
نمیتونستم گربه ی نازنینم رو چندین ساعت خونه تنها بزارم. معلوم نبود که چه ساعتی به خونه برمیگردم پس به جازمین گفتم که برام نگهش داره.
دروغه اگه بگم هیجان زده نبودم. حس میکردم به جای خون توی تمام رگ ها و مویرگ هام آدرنالین جریان داره.
تاحالا توی شب به کوهنوردی نرفته بودم. اون هم با کسی غیر از پدرم.
وقتی بهش زنگ زدم و گفتم دارم با یه پسر بیرون میرم اولین سوالی که پرسید گفت کجا میخواد ببرتت. هنوز صدای خنده ی بلندش توی گوشم هست وقتی بعدش گفت این پسر کارش رو بلده.
ESTÁS LEYENDO
Counting Stars ☆HS☆
Fanficتو منو شیفته ی ستاره ها کردی شاید چون میدونستی یه روزی قراره جزئی از اون ها باشی In 2022