یونگی و جیمین در حال رفتن به مکانی بودن که قرار بود بعد از اعلام جفت ولیعهد جشن بگیرن
ولی جیمین همش داشت غر میزد...خب چرا؟معلومه...یونگی گند زد تو ارایشش و از اون‌موقع که راه افتادن هی غر میزنه
*اصن ینی چی؟من اون همه وقت گذاشتم واسه ارایشم…چرا نمیرسیم؟چرا انقدر دوره...تو مگه خوناشام نیستی چرا نمیدویی...اصن چرا موهامو ابی کردم؟موهامو بهم پس پیشی ی بدددددددد
و بعد بغض کرد
*اگه رز یا فیونا جفتت باشن چی ؟اگه میسونگ باشعهههههه....اگه ریانا باشه دیگه خر تو خر میشه شبسهفعظسغیطهلغیطهغیظژهعظبیلهعظبسهغظ
یونگی از دست جیمین خندش گرفته بود
-انقدر غر زدی که نفهمیدی خیلی وقته رسیدیم...هوم!؟
جیمین سرش بالا اورد
*اوه...
همه با دیدن یونگی بلند شدن...خب توی اون جشن همه بودن...وقتی میگم همه یعنی همه
چون تو همون شب اقا یونگی و جفت محترمشون باید برن اش بخورن
بلههههه چی فکر کردید؟
یونگی سر جاش نشست و جیمین هم سر به زیر کنارش ایستاد
پیشگو روی زمین نشسته بود و داشت با کلمات ور میرفت
¢قربان اول ازتون چند تا سوال میپرسم
-باشه
¢تو این یه هفته اخیر چند روز پشت سر هم خواب کسی رو دیدید؟
-اره
¢بهتون نزدیکه؟
-خیلی زیاد
¢جفتی ندارع؟
-خیر
پیشگو کمی فکر کرد و ادامه داد
¢اکر کسی که امروز اسمش در میاد همون کسی باشه که تو خوابتون بوده شما و اون شخص جفت حقیقی هم هستید ولی اگر اون شخص نباشه شما باید با فرد منتخب ازدواج کنید....قبوله؟
یونگی با سر تایید کرد و استرس به جون دوتاشون افتاد
دست زن بین حروف حرکت کرد
¢حرف اول b
¢حرف دومl
¢حرف سومu
¢حرف چهارم e
جیمین از اینکه انتخاب بشه مایوس شده بود اما یونگی هنوز امیدوار بود
¢حرف پنجم b
¢حرف ششم e
¢حرف هفتم rr
¢و حرف اخر y
زن رو به دستیارش که داشت با دقت حروف رو مینوشت کرد
€بلو بری
دستیار زن رو به زن گفت
زن بلند داد زد :ایا اینجا کسی اسمش بلوبریه؟
همه به معنی نه سر تکون دادن
¢عالیجناب
-بله
¢تو این دو روز شما کسی رو به اسم بلوبری صدا زدید؟یا عطر بلو بری از کسی به مشامتون خورده
-هردوش
¢هر دو از یک نفر بودن یا جداگونه
-هر دو از یک نفر
زن لبخندی زد
¢میتونم بپرسم ایشون کی هستن؟
-چطور؟
جیمین سر گیجه گرفته بود و هیچی نمیفهمید فقط یکدفعه یونگی بلند شد و فریاد کشید:جدی میگی تا جینین به خودش اومد
*چ...چی...چی شد؟ک...کی...جف..جفتتونه؟
یونکی نزدیک جیمین شد و محکم بغلش کرد
-شما جفت بنده هستید بلو بری کوچولو
و خودشون رو بوسه ای مهمون کرد
YOU ARE READING
𝓑𝓵𝓾𝓮𝓫𝓮𝓻𝓻𝔂 𝓬𝓱𝓲𝓬𝓴𝓮𝓷
Fantasy+تو ولم کردی -مجبور بودم +حتی بهم نگفتی بچه دارم -باید ازتون محافظت میکردم +لعنت بهت....لعنت به اون.... با دیدن بچه ای که از پشت اون اومد بیرون دهنش بسته شد +خدای من -شبیه توعه....خیلی شبیه توعه @پاپا؟این آقاهه آپاست؟.... gener:fluf,mperg,werewolf...
