CHAPTER 31

1.2K 184 226
                                    

سوم شخص

بعد از کمک به حمام کردن پسر کوچیکتر و پوشوندن لباس بهش، خودش داخل رفت و توی وان دراز کشید، این روزا ذهنش زیادی خسته بود، به چیز های زیادی فکر میکرد که همشون مربوط به هوسوک بود؛ انگار قرار نبود از سرش بیفته....

مرد بزرگتر تبدیل شده بود به بزرگترین ابهام زندگیش، حقیقی بودن یا نبودن علاقش هنوزم براش مبهم بود، مثل تمام چیزهای دیگه ای که در رابطه با اون پشت لایه ای از ابهام قرار گرفته بودن؛ یجورایی از این شرایط خسته شده بود اما مشخصا راهی برای خلاص شدن وجود نداشت....

از طرفی دیگه تلاش هم نمیکرد، میدونست جوابی که در نهایت می گیره چیزی جز شکست خوردنش نیست، دیگه سعی نمیکرد عشق دردناک مرد بزرگتر رو فراموش کنه، گرچه اصلا یادش نمیومد آخرین بار کی تلاش کرده بود؛ اصلا تصمیمی برای فراموش کردنش گرفته بود؟؟

افکارش مشوش بودن و انگار ثانیه ای آرامش برای اون ممنوع بود، حتی برای لحظه ای نمیتونست ذهنش رو از مرد بزرگتر خالی کنه، هوسوک کی بود که اینطوری تمام حواسش رو معطوف خودش کرده بود؛ آهی کشید و با شنیدن صدای باز شدن در به خودش اومد

یونگ:چیزی میخوای عزیزم؟؟

با فرض اینکه هیونجین داخل شده، بدون اینکه به پشت سرش نگاهی بندازه گفت و ثانیه ای بعد حلقه شدن دست های مردونه ای رو دور گردنش احساس کرد

هوپ:اره میخوام ولی تو بهم نمیدیش

نگاه پر از خشمش رو بهش دوخت و با عصبانیت گفت

یونگ:کی بهت اجازه داده بیای داخل؟؟

هوپ:پسر کوچولومون خیلی باهوشه....

با نیشخند گفت و یونگی چشماش رو چرخوند، رفتار های هیونجین از وقتی به این عمارت اومده بودن عجیب شده بود؛ با اینحال دلش نمیومد که تنبیهش کنه یا سرش داد بزنه....

یونگ:چی میخوای؟؟

دوباره به دیواره وان تکیه داد و سعی کرد آرامش خودش رو حفظ کنه، نمیخواست از خجالت حاصل از موقعیتی که توش بود گونه هاش سرخ بشه و این نقاب بی تفاوتی که به صورتش زده از بین بره....

هوپ:تورو، فکر کنم به اندازه کافی واضحه؟؟

با ساکت موندن پسر کوچیکتر، انگشت هاش رو روی بدنش حرکت داد

هوپ:این لحظه برات آشنا نیست؟؟
قبلا تو سالن انجامش دادی....

پ.ن{اشاره به پارت سوم فیک، وقتی هوسوک سرش درد میکرد و یونگی شقیقه هاش رو ماساژ میداد؛ و بعدش دیکش رو فشار داد و بهش گفت عصبی نباش آقا گرگه}

قبل از اینکه دستش به دیکش بخوره، با شدت پسش زد و گفت

یونگ:من گذشته رو فراموش کردم

MAFIA FAMILYWhere stories live. Discover now