ساعت ۸ شب و توی هوای بارونی که رعد و برق هم مهمونش شده،چی حال میده؟درسته یک فیلم ترسناک.البته فقط از نظر مینهو،جیسونگ اصلا باهاش موافق نبود.ولی لعنت به غرورش که اجازه نداد به ترسش اعتراف و با پسر بزرگتر مخالفت کنه.
مینهو متوجه همهٔ حالت جیسونگ شده بود،جوری که پسرک هر لحظه تو بغلش جمع تر میشد فقط یک چیزی و نشون میداد:سنجابکش ترسیده.
اما اون قرار نبود تلویزیون و خاموش کنه و سنجابش و نجات بده چون از طوری که پسرکش خودش رو توی آغوش مینهو پنهان میکنه و با دست های کوچکش به لباس سرمهای رنگش چنگ میزنه،خوشش میومد.مینهو بعدا میتونست ساعت ها وقت بزاره و نازش رو بخره،الان فقط میخواست لذت ببره.
به مبل تیکه داد و با لبخند کمرنگی به سنجابک ترسیده اش نگاه میکرد که انگار توی بغل مردش کمی آروم شده بود.جیسونگ میتونست نگاه خیره مینهو رو حس کنه و این بهش حس امنیت میداد.
ازش فاصله گرفت و همینکه خواست با غرور سرش رو بلند کنه و به مینهو بفهمونه که نترسیده،آسمون رعد و برق زد و باعث شد با ترس دوباره به آغوش مینهو پناه بیاره.مینهو با حس خیسی روی لباسش با نگرانی پسرک و از خودش جدا کرد و با دستاش صورت خیسش رو قاب گرفت._هانی؟چیشد عزیزم؟
+من...من میترسم مینهویا.
پسر رو بیشتر توی بغلش کشوند و با نوازش کمرش سعی در آروم کردنش داشت.لعنتی به خودش فرستاد که باعث حال الان سنجابکش شده،با پشیمونی بوسه ای روی موهای خوش بوش گذاشت و کنار گوشش زمزمه کرد.
_گریه نکن سنجابک عسلی من،قلبم رو به درد میاری.
+نـ...نمیتونم،خیلی ترسیدم.
جیسونگ مشت های آرومش رو به سینهٔ محکم مینهو کوبید و با شدت بیشتری گریه کرد.
_ولی داری هیونگ رو ناراحت میکنی.
+فکر کردی برام مهمه؟اونـ...اونموقع که فیلم ترسناک گذاشتی باید به بعدش هم فکر میکردی.
مینهو خندهٔ تو گلویی کرد و بوسه ای به لب های لرزون جیسونگ زد.
_متاسفم،خب؟میدونم اشتباه کردم.
+همین؟راضی نشدم.
از مینهو فاصله گرفت و دست به سینه نشست.مینهو نگاهی به ابروهای توهم رفته و لپ های خیس از اشک همسرش کرد و لب هاش رو گاز گرفت تا با خندیدن بهش،اون رو عصبانی تر نکنه.
_باشه،بگو چیکار کنم فندقم؟
+من گل میخوام،برام گل بخر.
_الان؟جیسونگا بارون با شدت زیادی داره میاد.
جیسونگ با شنیدن جواب منفی مینهو،روش رو ازش برگردوند و بهش پشت کرد.
YOU ARE READING
𝑺𝒄𝒆𝒏𝒂𝒓𝒊𝒐 ^^
Fanfiction✧˖*°࿐ - مهم نیست چقدر بهم آسیب بزنی،تو همیشه یه مکان خاص تو قلبم داری... #Shuci ^^