روز و شبتون بخیر عزیزای من.
خیلی یهویی تصمیم به نوشتنش گرفتم و خیلی یهویی تر تصمیم به آپ کردنش!
نمیدونم چقدر طولانی میشه، ولی با شناختی که از خودم دارم دیگه ماکسیمم سی چپتر.
اسمات خواهد داشت؟ نمیدونم راستش. از ته دل نمیدونم. ولی اگه اسماتی باشه ناروتو تاپه قطعا.
این داستان بعد از ناروتو شیپودنه و توی دوران بزرگسالیشون اتفاق میفته. بله ممکنه اسپویلی از شیپودن باشه و نه. هیچ وقت ساسوساکو و ناروهینا اتفاق نیفتادن.
بیشتر داستان توی فلشبک اتفاق میفته.
انگسته؟ بله قطعا من تو شرایطی بسی فاکداپ نوشتمش پس بله انگست هم هست ولی آیا مثل بقیه کارام خیلی غم انگیز و شاعرانه و فلانه؟ نه. خیلی نرمال و تعریف واقعی "فنفیک"ئه.
همین دیگه فعلا.
درضمن هیچگونه چشمداشتی درقبال ووت و کامنت نیست.(ولی اگه بذارید خیلی خوشحال میشم جدی)
۱ اردیبهشت ۱۴۰۲
-Emily
YOU ARE READING
Nightcall
Fanfiction[Narusasu] سال هاست که آرامش کونوها رو زیر سایه ی هوکاگه هفتم فرا گرفته. ارامشی که کمی بیش از حد بوی سکوت میده. ولی بین این سکوت و سکون چه جنشبی دیده میشه؟ "عشق، خانواده ی من رو نفرین کرده"