•_رویای اون

64 24 10
                                    

سال ها گذشت جونگین از دانشگاه فارق تحصیل شد و توی کمپانی کنار پدرش،شروع به کار کرد. همون موقع کیونگسو هم آلبوم دومش رو منتشر کرد و الان تور جهانی داشت.

جونگین باهاش تماس گرفت.

"جونگین:سلام عشق من

"کیونگسو:سلام حالت چطوره؟(لبخند زد اون داخل ون بود.)

"جونگین:خوبم..دلم برات تنگ شده کی برمیگردی سئول؟

"کیونگسو:پس‌فردا

"جونگین:نمیتونم بیشتر از این منتظر بمونم!(لبخند زد.)

"کیونگسو:منم همینطور..با اینکه خسته میشم ولی ارزشش داره طرفدارا خیلی دوستداشتنین.

"جونگین:من حسودیم میشه تو طرفدار مرد هم داری! اونا حتما میدونن که تو قابلیت بارداری داری.

"کیونگسو:آره اونا طرفدارمن پس میدونن.

"جونگین:برگرد دیگههه..

"کیونگسو:برمیگردم،دوست دارم.

"جونگین:منم دوست دارم.(عاحی کشید و تماس تموم کرد.)

چرخید و به دفتر بزرگش نگاه کرد.

"قربان شما امروز جلسه دارید.(منشی اومد داخل)

"جونگین:الان میام.

کرواتش مرتب کرد موقع بیرون رفتن از اتاق، پدرش دید و باهم به طرف اتاق جلسه رفتن.

"خب..اوضاعت چطوره..؟ تو اینجا کار میکنی ولی من به ندرت می بینمت.

"جونگین:سرم شلوغه

"میدونم.(لبخند زد.)بهت افتخار میکنم.

"جونگین:ممنون

"دوست پسرت چطوره؟

"جونگین؛اون الان تور داره.

"تو به سختی می بینیش؟

"جونگین:آره

"خوبه

"جونگین:بابا!

"ببخشید!

جونگین چشماش چرخوند و وارد اتاق جلسه شد.بجای گوش دادن به پروژه جدید لب تابش باز کرد و اسم کیونگسو رو سرچ کرد.

"طرفدارا میگن که دو کیونگسو با بازیگر جونگ کی قرار میزاره.

با خوندن خبر پوزخندی زد و لبتاب رو بست.

بعد از جلسه رفت تا گروه جدید رو ببینه گروه xo که دو عضو جدید بهش اضافه شده بود مینسوک و جونگده اونا هم دوستاش بودن گروهشون پارسال دبیو کرده بود جونگین با افتخار حمایتشون میکرد و کلیپاشون میدید.اونا رو به خوابگاه برد و اونا توی اتاق قبلی جونگین هم اتاقی شدن.

"بکهیون:چخبر از کیونگسو؟

"جونگین:اون سرش شلوغه..پس فردا بر میگرده.

Embrace my heart(kaisoo_translation)Where stories live. Discover now