سخن نویسنده:
سلام دوست داشتنیا
امیدوارم حالتون خوب باشه.ممنون برای نظر
همشون رو با عشق و احترام خوندم.بعضی از حدسا در حدی خوب بود که تحت تاثیر قرار گرفتم ولی چون دست به اسپویلم خوبه نشد جوابی بدم متاسفانه... ولی بدونید واقعا نظراتتون رو دوست داشتم❤️❤️❤️
شرط آپ پارت بعدی ۵۰۰ تا نظر واقعی...
همون موارد همیشگی
لطفا در حال آپ بخونید
نظر بذارید
و داستان رو معرفی کنید عزیزای من♥️♥️♥️بریم تا آخرین پوستری که برام فرستاده شده رو تماشا کنیم...
(ممنون از الی دوست داشتنی برای پوستر قشنگش)
پارت بعدی بدون پوسترم...کسی نمیخواد پوستری بزنه؟
🌺🌺🌺🌺🌺
به نظر میومد راز مایع سحر انگیز آلفاها پیچیده تر از چیزی بود که لورینها درباره اش میدونستند...
طبق اطلاعات کمی که لورینها داشتند اون مایع سحر انگیز باعث میشد رنگ بال اُمگاهای پروانهای ثابت بمونه، از طرفی بهشون قدرت پرواز بده...ولی در واقع دقیق نمیدونستند اُمگاها از چه سنی به این مایع ارزشمند احتیاج پیدا میکنند!
آلفاهای بین سن نُه تا سیزده سالگی برای زنده موندن به خون اُمگاها وابسته میشدند و از اولین مصرف به حدی خون براشون واجب میشد که بدون اون زنده نمیموندن...
برای همین توی هالونیا قانون شد موقعی که اُمگاها هفت ساله شدند پروسهی خونی برقرار بشه تا نژاد خفاشی به خون مورد نیازشون برسند و در مقابل اُمگاها به مایع سحر انگیزشون...
سر این قضیه ناخودآگاه توی ذهن لورین ها شکل گرفت هر اُمگا از هفت سالگی به مایع سحر انگیز نیاز پیدا میکنه!
این اطلاعات غلط توی باور لورین ها شکل گرفته بود تا وقتی که بکهیون متولد شد و بخاطر خاص بودنش ناخواسته تغییری به وجود آورد.
سلامت جسمی و روحی پرنس رنگی بدون مایع سحر انگیز تا یازده سالگی ادامه داشت. اما از بعد اون کم کم ضعف اُمگا مشخص شد...
YOU ARE READING
𝓐𝓴𝓪𝓲 𝓲𝓽𝓸
Fanfiction🦋عنوان: نخ قرمز سرنوشت 🦋ژانر: فانتزی، سوپرنچرال( تلفیقی از دنیای امگاورس، ومپایری، هایبردی)، انگست، رمنس، اسمات، کمی خشن 🦋کاپل ها: چانبک.....کای و سهون....کایهون یا سکای بودنش در طول داستان مشخص میشه...ورس نیست... 🦋خلاصه: مثل تمام اُمگاهای پروا...