بریم پوسترای قشنگمون رو ببینیم....
(ممنون از Aviعزیزم برای هر دو پوستر قشنگش)
(و کار نویسنده...)برام پوسترای قشنگ یا ادیتهای بینظیرتون رو بفرستید با عشق ازشون استفاده میکنم...♥️♥️🌺🌺
🌺🌺🌺🌺🌺🌺
هنوز از پسر عقابی خبر نبود...البته این برای سهون بهتر بود چون وقتش بود به قولی که با چانیول داده بود عمل کنه...
احساس گرما میکرد...
تنش در حدی گر گرفته بود که مجبور شده بود برای پایین آوردن گرمای بدنش پیراهنش رو دربیاره و نیمه لخت توی اتاق سلطنتی پسر عقابی چرخ بزنه...
راتش تقریباً شروع شده بود...سهونی که به لطف ارضا شدن دورهی قبلش و کمکهای دهن و دست پسر بتا تا حدودی به خودش بود عجولانه در حال آماده سازی چیزی بود...
أنت تقرأ
𝓐𝓴𝓪𝓲 𝓲𝓽𝓸
أدب الهواة🦋عنوان: نخ قرمز سرنوشت 🦋ژانر: فانتزی، سوپرنچرال( تلفیقی از دنیای امگاورس، ومپایری، هایبردی)، انگست، رمنس، اسمات، کمی خشن 🦋کاپل ها: چانبک.....کای و سهون....کایهون یا سکای بودنش در طول داستان مشخص میشه...ورس نیست... 🦋خلاصه: مثل تمام اُمگاهای پروا...