سخن نویسنده: سلام عزیزای من...امیدوارم خوب و خوش باشید...
شرط نرسیده بود اما آپ کردم...حرف کوتاهم اینه که زمان آپ شدنمون قراره عوض شه... چون هم نوشتههای ذخیرهام ته کشیده و هم اوقات فراغتم خیلی کم شده...برای همین بهتر نوشتن پارتا و خراب نشدن این بخش پایانی داستان آپ هر دو هفته یک بار میشه...ممنون از درکتون...
تشکر از همه مهربونای که توی شرط همکاری میکنن و با نظرای قشنگشون بهم انگیزه میدن...
میشه لطفا این پارتم دوست داشته باشید و یه عالمه بهش عشق بدید قشنگای من....۱۵ هزار کلمه...شرط آپ بعدی 2.5k نظر درست لطفاً...
(متاسفانه این پارت فقط پوسترای نویسنده رو داریم...💔)
🌺🌺🌺🌺
قدم بعدیش رو برای نزدیک شدن به آلفا برداشته بود...اینجا بود...اون طرف مرز جنگل آکان...
با همراهی نگهبانی که لب مرز تعیین شده جلوش رو گرفته بود به قلمرو جفتش خفاشیش پا گذاشته بود...
VOUS LISEZ
𝓐𝓴𝓪𝓲 𝓲𝓽𝓸
Fanfiction🦋عنوان: نخ قرمز سرنوشت 🦋ژانر: فانتزی، سوپرنچرال( تلفیقی از دنیای امگاورس، ومپایری، هایبردی)، انگست، رمنس، اسمات، کمی خشن 🦋کاپل ها: چانبک.....کای و سهون....کایهون یا سکای بودنش در طول داستان مشخص میشه...ورس نیست... 🦋خلاصه: مثل تمام اُمگاهای پروا...