سخن نویسنده: میدونید چقدر عشق دادنتون به پارتا رو دوست دارم؟ و با اونه که زیاد و بهتر مینویسم؟ پس لطفاً دریغش نکنید...
شرط آپ این پارت: 2 k نظر درست...
این پارت بیشتر از 9 هزار کلمهست....یعنی سر جمع با پارت قبلی 18هزار آپ کردم...
♥️آپ بعدی وقتی انجام میشه که هر دو پارت به شرطش رسیده باشه مهربونای من... توی این موضوع خیلی خیلی جدیم...
بریم ادامه پوسترای نازمون رو ببینیم...
( ممنون از sanoow.l قشنگم برای این پوستر کیوتیش)(ممنون از Baekybabe عزیزم برای این پوستر بینظیرش)
(ممنون از Meli_1485 نازم برای این پوستر عالیش)
🌺🌺🌺🌺🌺
روی برکهی کوچیکی بال میزدند...هنوز مونده بود تا به کلبهی مخصوص برسند ولی اضطراب بکهیون به حدی رسیده بود که تپش قلبش قابل شنیدن بود...
اُمگای که خاطرات بدشون رو ناخواسته پشت سر هم مرور میکرد مثل چانیول نمیتونست به این تکرار دوباره خوشبین باشه...نگران بود دو مرتبه اون آزارها، عذابها و سختیهای مدرسه رو از سر بگذرونن، برای همین به شدت آشفته میزد...
ESTÁS LEYENDO
𝓐𝓴𝓪𝓲 𝓲𝓽𝓸
Fanfic🦋عنوان: نخ قرمز سرنوشت 🦋ژانر: فانتزی، سوپرنچرال( تلفیقی از دنیای امگاورس، ومپایری، هایبردی)، انگست، رمنس، اسمات، کمی خشن 🦋کاپل ها: چانبک.....کای و سهون....کایهون یا سکای بودنش در طول داستان مشخص میشه...ورس نیست... 🦋خلاصه: مثل تمام اُمگاهای پروا...