"تو شاید خندهـهام رو ببینی، ولی نمیدونی من در درون چه دردی رو پنهان میکنم."
- سئول سال ۲۰۰۵
مشت محکم دیگهای روی گونه چپش نشست و باعث شد ناله دردناکش بلند بشه. مگه چیکار کرده بود که سزاوار این درد بود؟
_ خوا.. خواهش میکنم.. نکن..
ضربه بعدی به شکمش خورد و باعث شد پسر رنگ پریده توی خودش جمع بشه.
_ دردم میاد... اه.. لطفاً.. لطفاً بس کن...
همون لحظه ضربهای به قفسه سینهاش خورد که باعث شد نفسش بند بیاد و سرفه کنه.
_ جه بس کن..! اون آسم داره.. ممکنه این شکلی بکشیش!
_ ولم کن. لیاقت این هرزه کوچولو فقط و فقط مرگه.. بکشمش؟ چه بهتر! کی به مرده و زنده اون اهمیت میده؟
- سئول مارس ۲۰۲۰
کارآگاه بیون بکهیون توی دفترش قدم میزد و برای بار هزارم یا شایدم ده هزارم پرونده خالق لبخند ابدی رو مرور میکرد. پروندهای تا الان پنج مقتول به جا گذاشته بود. کیم جه، کیم جیون، پارک دویون، نام نارا و آن میسوک. به جز نام نارا و آن میسوک که هردو همکار هم بودن، بین بقیه مقتولها ارتباط دیگهای وجود نداشت که بشه باهاش هدف قاتل رو حدس زد. کیم جه یه پزشک بود، کیم جیون یه روسپی، پارک دویون هم یه پزشک بود و در آخر آن میسوک و نام نارا که هردو پرستار بودن.
اولش بکهیون فکر میکرد هدف قاتل فقط پزشکها و پرستارهاست ولی وجود یه روسپی بین اون قربانیها که حتی موفق نشده بود برای تحصیل وارد دانشگاه بشه چه برسه به دریافت مدرک پزشکی، این فرضیه رو رد کرد. شاید قاتل از کیم جیون به عنوان یه رد گم کنی استفاده کرده بود؟ بعید نبود. این موضوع رو توی برگه کوچیکی یادداشت کرد و به برد روی دیوار چسبوند.
بکهیون نفس عمیقی کشید. روی صندلیش نشست و بعد از نوشیدن جرعهای آب از لیوان روی میز، دستشهاش رو زیر گونهاش قرار داد. این پرونده دشوارتر از چیزی بود که به نظر میرسید. شاید باید از کای کمک میگرفت...!؟
سرش رو به دو طرف تکون داد. نباید به کای فکر میکرد.چیزای زیادی درباره پرونده نمیدونست...
تنها چیزی که میدونست این بود که هرپنج نفر اونها به دست یک نفر شکنجه و به قتل رسیدن و مدرکش هم لبخندی بود که روی صورت اونها با نخ بخیه به شکل خیلی تمیز و مرتب دوخته شده بود. اولش فکر میکرد قاتل مورد نظرش جادوگری چیزیه..! چون توی اجساد مقتولها هیچ نشونهای از داروی بیحسی و بیهوش کننده پیدا نکرده بودن و این یعنی قاتل زمانی که قربانیهاش هنوز زنده و به هوش بودن، دهنشون رو دوخته بود و این کار با وجود تقلاهای قربانیها سخت و حتی غیرممکن به نظر میرسید.
YOU ARE READING
𝖲𝗆𝗂𝗅𝖾 𝗈𝖿 𝗍𝗁𝖾 𝖽𝖾𝖺𝖽 | 𝖪𝖺𝗂𝗁𝗎𝗇
Fanfiction𝖭𝖺𝗆𝖾: 𝖲𝗆𝗂𝗅𝖾 𝗈𝖿 𝗍𝗁𝖾 𝖽𝖾𝖺𝖽 نام: لبخند مردگان 𝖢𝗈𝗎𝗉𝗅𝖾: 𝖪𝖺𝗂𝗁𝗎𝗇, ... کاپل: کایهون و ... 𝖦𝖾𝗇𝗋𝖾: 𝖢𝗋𝗂𝗆𝗂𝗇𝖺𝗅, 𝖠𝗇𝗀𝗌𝗍, 𝖲𝗆𝗎𝗍, ... ژانر: جنایی، انگست، اسمات و ... 𝖶𝗋𝗂𝗍𝖾𝗋𝗌: 𝖬𝗈𝗈𝗇 𝖺𝗇𝖽 𝗅𝗂𝗀𝗁𝗍 نویسن...