- سئول سال ۲۰۱۸
پسر جوان جام حاوی شراب مرغوب رو بالا برد و یک نفس سر کشید. بخاطر طعم شراب آهی کشید و لبهاش رو لیسید. حتی این مسئله که هنوز زیر سن قانونی بود هم نمیتونست اون رو از چشیدن طعم مورد علاقش محروم کنه. اون جام خوش فرم که با مایع سرخ و خوش رنگ داخلش هوش از سر هرکسی میپروند، به زیبایی بین انگشتهای باریک ظریف هیونجین جا خوش کرده بود و به پسر نشسته روی مبل جلوه اغواگرانه ای داده بود.
مهمونی مجللی بود. البته برای کسی مثل هیونجین که از بچگی توی همچین مکانهایی بزرگ شده بود و با آدمهای ثروتمند و قدرتمند زیادی معاشرت کرده بود، عادی به نظر میرسید. اون خوب میدونست اینجور مهمونیها به چه هدفهای کثیفی برگزار میشه و آدمهای توش چقدر میتونن فاسد و حال بهم زن باشن. حتی اگه اون آدمهای کثیف و فاسد پدر و مادر خودش بوده باشن.
_ چندبار بهت گفتم زیاده روی نکن؟
هیونجین لبخندی به دوست پسر همیشه نگرانش زد. البته که همه آدمهای توی این مهمونی بد نبودن. دوست پسرش یانگ جونگین بدون شک تک ستاره امشب اونجا بود.
یانگ جونگین آهی کشید و سعی کرد لحن نگرانش رو پشت چهره جدیش پنهان کنه.
_ بیا بریم اتاقت.
_ نــــه... جونـگینـــا...~ تـازه.... داره خوش میــگــذره~
با لحنی که بخاطر تاثیر شراب و مستی باعث شده بود که کلمات رو کشیده ادا کنه، گفت و معصومانه پلک زد. همیشه میتونست با این نگاه جونگین رو رام کنه. بعد از چند ماه بالاخره شخصیت و رفتار جونگین دستش اومده بود و مثل یه پازل حل شده میموند. اما مثل اینکه اشتباه کرده بود چون جونگین نوچی کرد، دست هیونجین رو گرفت و سعی کرد بلندش کنه. بخاطر وزن هیونجین، ناخودآگاه اخمی روی چهره جونگین جا خوش کرد.
هیونجین با دیدن اخم جونگین لبهاش رو توهم کشید و تصمیم گرفت به جای مخالفت، باهاش همراهی کنه و شاهد عصبانی شدن پسر بزرگتر نباشه. درسته جونگین در حالت عادی شبیه یه روباه کوچولوی بغلی و نرم بود ولی وقتی عصبانی میشد هیچکس نمیتونست مقابلش بایسته.
جونگین همونطور که هیونجین رو تقریباً توی بغلش گرفته بود، به سمت پلهها راه افتاد و سعی کرد به احساس قلقلکی که بخاطر موهای بلند هیونجین و برخوردش با پوست گردنش بوجود اومده بود، بی توجه باشه.
اما از طرف دیگه هیونجین انگار که توی دنیای دیگه ای بوده باشه، انگشت اشارهاش رو بالا آورد و توی لپ نرم جونگین فرو کرد. لبخند سطحیای زد و کارش رو دوباره و دوباره تکرار کرد. لبهاش رو توی هم کشید و با صدایی که اگه جونگین خودش اونجا نبود و نمیدید، باور نمیکرد که از بین لبهای اون پسر بیرون اومده باشه، لب زد:
YOU ARE READING
𝖲𝗆𝗂𝗅𝖾 𝗈𝖿 𝗍𝗁𝖾 𝖽𝖾𝖺𝖽 | 𝖪𝖺𝗂𝗁𝗎𝗇
Fanfiction𝖭𝖺𝗆𝖾: 𝖲𝗆𝗂𝗅𝖾 𝗈𝖿 𝗍𝗁𝖾 𝖽𝖾𝖺𝖽 نام: لبخند مردگان 𝖢𝗈𝗎𝗉𝗅𝖾: 𝖪𝖺𝗂𝗁𝗎𝗇, ... کاپل: کایهون و ... 𝖦𝖾𝗇𝗋𝖾: 𝖢𝗋𝗂𝗆𝗂𝗇𝖺𝗅, 𝖠𝗇𝗀𝗌𝗍, 𝖲𝗆𝗎𝗍, ... ژانر: جنایی، انگست، اسمات و ... 𝖶𝗋𝗂𝗍𝖾𝗋𝗌: 𝖬𝗈𝗈𝗇 𝖺𝗇𝖽 𝗅𝗂𝗀𝗁𝗍 نویسن...