یک روز قبلتر،
تو را روی پایم نشاندم و
به ستارههای چشمانت خیره شدم.خودت بگو،
چهکسی جز تو میتواند آسمان شب را
به حصار اندازد؟کاش آنقدر در آغوشم میماندی تا
شمار آن مژهها را بهخاطر بسپارم.آنقدر که بدانم با شنیدن ″دوستت دارم″
مردم چشمانت بر چند ستاره سیاهی میاندازد!...........
امیدوارم این توضیح کوتاه رو گستاخی ندونید!
منظور از حصاری که دور آسمون کشیده شده،
مژههای معشوقه
و منظور از مردم چشم، همان مردمک چشمه.نگاه کردن به کسی که دوسش داریم یا دیدنش باعث شادی میشه،
مردمک چشمها رو گشاد میکنه و باعث کمتر شدن وسعت قسمت رنگی میشه.راوی ستارهها رو مربوط به عنبیه میدونه که با گشاد شدن مردمک تعدادی از اون ستارهها ناپدید میشه.
:)))
YOU ARE READING
نامـهای بـرای تـو✨
Romanceتو همانی که در سینهام میتپی! . . . روایتی کوتاه از دلدادگی! . . . لطفا پارت 0 رو بخونید. . . .