روز پیشتر،
با خود زمزمه کردم:
هر آنچه تن تو را لمس کند،
در دل من جا دارد.
اما ″رفتن″
هیچ به تو نمیآید و در تنت زار میزند.آنچه به تو میآید،
″آغوش من″ است نور چشم!بگو که راضی شدهای آن لباس بدرنگ را در بیاوری
و دستان مرا به تن کنی!...........
چی حدس میزنید؟
YOU ARE READING
نامـهای بـرای تـو✨
Romanceتو همانی که در سینهام میتپی! . . . روایتی کوتاه از دلدادگی! . . . لطفا پارت 0 رو بخونید. . . .
15
روز پیشتر،
با خود زمزمه کردم:
هر آنچه تن تو را لمس کند،
در دل من جا دارد.
اما ″رفتن″
هیچ به تو نمیآید و در تنت زار میزند.آنچه به تو میآید،
″آغوش من″ است نور چشم!بگو که راضی شدهای آن لباس بدرنگ را در بیاوری
و دستان مرا به تن کنی!...........
چی حدس میزنید؟