با دقت نوار نازکی از کرم شکلاتی سفیدش رو دور آدمک میکشید و میلیمتری رو جا نمیانداخت.
با پشت دستش موهای ریخته شده جلوی چشمش رو کنار زد و اینبار با شکلاتِ قهوهای، دکمه و چشمهاش رو گذاشت و در آخر به حاصل زحماتش، خیره شد.بعد از چیدن آدمکها توی ظرفی سرامیکی، اونها رو داخل یخچال گذاشت و رفت تا کثیفکاریهاش رو مرتب کنه.
با صدای زنگ تلفن خونه، دستهای خیسش رو با پشت شلوارش پاک کرد و درحالی که گوشی رو بین شونه و سرش نگه میداشت، کنترل رو برداشت تا تلوزیون رو روشن کنه.
_ جانم، عزیزم؟
"سلام نفسم، گفتی بهجز روغن و نون دیگه چی بخرم؟"
تهیونگ روی شبکهی سه نگه داشت و در حین گذاشتن کنترل روی اپن، جواب همسرش رو داد:
_ یکم آجیل بگیر، کشمشش زیاد باشه. بعد هندونه و انار بخر.
"روی چشمم نفس، چیز دیگه لازم نداری؟"
تهیونگ درحالی که صداش بهخاطر خم شدن داخل یخچال بهزور خارج میشد، جواب همسرش رو داد:
_ چشمت سلامت آقا، نه هیچی نمیخوام، زودی برگرد.
هندونه رو روی میز گذاشت و با شنیدن خداحافظیِ جونگکوک، تلفن رو قطع کرد و همونطور که زیر غذا رو خاموش میکرد، نگاهی به ساعت که هشت شب رو نشون میداد، انداخت و راهی حموم شد تا دوش مختصری بگیره.
حولهاش رو روی موهاش کشید تا نمشون رو بگیره.
با آویزون کردن حولهی لیموییِ تنپوشش به در، مقابل دراور ایستاد و لباسهایی که میخواست بپوشه رو درآورد.
باکسرش رو پوشید و دست برد تا شلوارش رو برداره که ضربهی نهچندان آرومی روی باسنش نشت و جیغش رو درآورد._ اووف، اینو... این مالِ کیه؟
تهیونگ چشمهاش رو روی هم فشرد و دستش رو روی قلبش گذاشت و غرید.
_ خدا بگم چیکارت نکنه، مرد... زهرم ترکید! کی اومدی؟
جونگکوک با لبخند پهنی موهای خیسش رو بوسید و مجدداً ضربهی آرومی روی لپ دیگهی باسنش نشوند که صدای اعتراضش رو درآورد.
_ نکن همچین خب، سلام دادن جدیدته؟
_ خب من حاجی روحاللهِ آنتیحرام نیستم که دورت بگردم، توقع داری اینطوری جلوم ایستادی، برات لبیک بگم؟
تهیونگ با خنده چشمغرهای به همسر شیرین زبونش رفت و روش رو ازش گرفت تا لباسهاش رو بپوشه.
شلوار کرم و نخیش رو به پا کرد و همونطور لب زد.
_ راستی ماشین رو درست کردی؟جونگکوک پیژامهی گشاد و ماماندوزش رو از روی آویز برداشت و با شلوار بیرونش جایگزین کرد.
YOU ARE READING
✽.✾𝑶𝒏𝒆𝒔𝒉𝒐𝒕 _𝑽𝒌.𝑲𝒗.✽
Romance࿐ توی این بوک، هرچی سناریو، وانشات و ایمجین از کاپل قشنگمون" تهکوک" نوشتم رو قراره براتون بذارم، آرمی :)🌼✨️ امیدوارم از خوندنشون لذت ببرید و تا آخرش باهام همراه باشین~🥂 ✤ در تمامی ژانر و سبکها، وانشات خواهیم داشت. ✤ هم کاپل "کوکوی" و هم "ویکوک" ر...