_اخه بال داری
-مگه هرکسی بال داره فرشته است خب بزار ببینم من تورو باید کجا بفرستم؟
_به چشمای پسر نگاه کرد ولی نمی تونست این پسر مظلوم رو شکنجه کن
_خب از اونجا که خیلی کیوت ومن دلم نمیاد تورو شکنجه کنم اگه قول بدی بهم وفادار بمونی از جونت میگذرم
_قول میدم بهت وفادار بمونم
-خوبه
_بلند شد و دستشو دراز کرد
_جیمین دستش رو گرفت و به چشمای زرد پسر مقابلش نگاه کرد
_بیا باهم دوست بشیم
_واقعا
-اوهوم من خانواده ای ندارم توهم نداری پس بیا باهم دوست بشیم
_باشه
*پایان فلش بک (غار 2.30 am)
_یونگی با تعجب به تهیونگ جونگ کوک نگاه کرد
_وایی چه دوستی قشنگی
-ممنون بهتره یکم استراحت کنید
*غار (6.30 am)
_همه بیدار شده بودن
-صبح بخیر حالا می تونید بریم مردم روستا رفتن جونگ کوک امد نزدیک تهیونگ
_تهیونگ
_بله
_حالا که دقت کردم تو به ما کمک بزرگی کردی
_جونگ کوک هنوز هیچی تموم نشده این تازه شروع داستان اون شیطان ممکن هرجایی باشه تا اون شیطان رو پیدا نکنیم هیچ چیزی تموم نشده
_میفهم بازم ازت ممنونم
_جونگ کوک بیا کلی کار داریم
_الان میام هیونگ
_جونگ کوک رفت
_تهیونگ
_بله جیمبن
_هیچی
_هی فکر نکن من عاشق این انسان بی ارزش شدم من هیچ وقت عاشق انسان ها نمیشم الان هم می خوام این دختره حرزه رو نابود کنم تا بتونم گندی که تو این روستا زده رو جمع کنم
-می دونم
_پس بیا بریم
_باشه
-یونگی تو هنوز میخوای به اون شیطان اعتماد کنی ؟
-نمی دونم. هوسوک از اونجا به ما کمک کرده بنظرم باید بهش. اعتماد کنیم اون دوست خون اشامش هم بنظر خوب بود
_یونگی اگه بخواد مارو به تله ای بندازه که اون شیطان اونجاست چی
-سوجین اگه میخواست این کارو بکن باید تاحالا انجامش میداد دوبار جون جونگ کوک رو نجات داد یه بار هم جون مارو بنظرم می تونیم بهش اعتماد کنیم اگه خواست خطایی بکن میکشیمش
VOCÊ ESTÁ LENDO
eternal darkness
Diversos_ قبل از هرچیزی باید بدونی شیطان همه رو فریب میده پس نباید بهشون اعتماد کنی _اما اون شیطان اون واقعا اونطور که در موردش تو کتاب انجیل گفته شده نبود _اون فرق داشت اون از جونش گذشت تا روستارو نجات بده اما این پایان ماجرا نبود!! کاپل اصلی: تهکوک یون...