_ سلام! نخوابیدی هنوز؟
_ هیونگگگگگ
_ بله؟ تهسان چیزیش شده؟ جونگکوک کاری کرد؟ من بیمار اورژانسی برام پیش اومد مجبور شدم برم، چی شد حرف بزن.
_ تهسان الان بغل جونگکوک خوابه.جین با ناباوری به جیمین نگاه کرد.
_ چییییییی؟
جیمین سریع دستاش جلوی دهن جین نگهداشت تا بیشتر از این داد نزنه.
_ هیس بچم خوابه. چرا داد میزنی؟
جین طلبکارانه نگاهش کرد و همین باعث شد دستش رو برداره. با تن صدای آروم تر به جیمین نزدیک شد.
_ اصلا میفهمی چی میگی؟
_ هیونگ میگم که الان تهسان بغل...
_ خفهشو شنیدم احمق.جیمین با ناراحتی به جین نگاه کرد.
_ ببخشید من یه لحظه عصبی شدم. جیمین این چطور ممکنه؟ تو رو خدا یکم منطقی فکر کن ما سه سال از چی فرار کردیم؟ از اینکه این پدر و پسر شب رو بغل هم بخوابن؟
جیمین به در اتاق خواب نگاه کرد و ترسیده به جین نزدیک شد.
_ هیس هیونگ هیس.
جین عصبی دست جیمین رو گرفت و به اتاق خودش برد و جیمین هم همه چیز رو براش تعریف کرد.
_ الان جئون فکر میکنه که پدر تهسان یه نفر دیگه است؟
_ آره.
_ باور کرد؟
_ هیونگ بهت که گفتم جونگکوک از اول هم نمیدونست که من دوقلو باردارم.
_ اوکی. بعد الان گفت که پدر تهسان میشه؟
_ آره منم گفتم تا موقعی که پدر واقعی تهسان لیاقت داشته باشه باید کنار تهسان بمونه. البته که بهش گفتم پائول هم ازم خواستگاری کرد و ...
_ صبر کن صبر کن چی؟ جیمین پائول چه کار کرد؟
_ اوه.خب اینم یه ماجرای دیگه بود که جیمین برای هیونگش تعریف کرد.
***
_ پسر ددی نفس ددی چشماش رو باز کنه.
_ نه.
_ نفس ددی صبح شده دیگه، لطفا چشمات رو باز کن.
_ ددی حواب نبود؟ نمیره؟
_ نه چشمای قشنگت رو باز کن و ددی رو ببین. من کنارتم.
جونگکوک گونه تهسان رو بوسید تا بهش ثابت کنه خواب نیست._ پاپا بیاد.
_ باید برم بیرون صداش کنم. برم؟تهسان سریع با دستاش جونگکوک رو نگهداشت و چشماش رو باز کرد.
_ هست.
لبخند دندون خرگوشی تهسان به نظر برای شروع یه روز خوب کافی میومد.
_ صبحت بخیر پسرم.
_ شُب بخیر.جونگکوک طاقت این همه کیوت بودن رو نداشت. همه بچه ها اینقدر شیرین بودن؟
تقه محکمی به در خورد و همین باعث شد جونگکوک و تهسان سریع برگردن و به در نگاه کنن.
_ جینی، عمو شُب بخیر
_ تهسان عزیزم مگه من بهت یاد نداده بودم که نباید به غریبه ها اعتماد کنی؟
_ عمو جینی کوکی ددی تهشانِ.
YOU ARE READING
і ⍴ᥙr⍴ᥣᥱ ᥡ᥆ᥙ 🍇
Fanfiction_ تو اصیل ترین شرابی هستی که هرکسی به عمرش میتونه دیده باشه ولی _ ولی؟ _ فقط میتونه دیده باشه، فقط منم که نوشیدم ازش 🎀فعلا متوقف شده🎀 __________________________________ і ⍴ᥙr⍴ᥣᥱ ᥡ᥆ᥙ 🍇 💜𝘊𝘰𝘶𝘱𝘭𝘦 : 𝘒𝘰𝘰𝘬𝘮𝘪𝘯 ✒𝘞𝘳𝘪𝘵𝘦𝘳 : @𝘣𝘭𝘶𝘦𝘣...