جیمین در حالی که دستش سوخت سریع سینی فر و در آورد و سمت ورودی رفت.
_ سلام هیونگ بیا داخل.
جین بدون هیچ حرفی کنار ایستاد و نامجون وارد شد.
جین سریع به آشپزخونه رفت و خودش رو مشغول کرد.
_ نفس ددی یه لحظه بیا.
جونگکوک مشغول معرفی تهسان به نامجون شد و جیمین هم سریع دنبال هیونگش رفت.
_ جینی هیونگ.
_ جیمین میشه بری بیرون؟
_ هیونگ فراموش کردم بهت بگم.
_ جیمین میفهمی من در و روی کی باز کردم؟
_ متاسفم واقعا میگم متاسفم حق داری بخدا فراموش کردم. دیدی که تهسان بیمارستان بود بعدش که...
_ باید بهم میگفتی.
_ متاسفم.جین نمیتونست بیشتر از این از جیمین ناراحت بمونه.
همه با هم کنار هم نشستن._ جونگکوک ما باید برگردیم میدونی دیگه.
تهسان که داشت چنگال و از دهنش خارج میکرد به جونگکوک و جیمین نگاه کرد.
_ ددی میخواد بره؟
جیمین مضطرب از شرایط پیش اومده نمیدونست باید جواب تهسان رو چی بده.
_ از خودش بپرس عزیزم.
تهسان با لب و لوچه ای که کیکی بود سمت جونگکوک رفت و سوالش رو تکرار کرد.
_ ددی ددی هوم؟
جونگکوک نفس عمیقی کشید و دست انداخت زیر بازو های تهسان و بغلش کرد. خم شد از روی میز دستمال برداشت.
_ پسرم این درسته که من میخوام برگردم.
به صدم ثانیه چشم های تهسان پر از اشک شد.
_ هیش پسرم من هنوز حرفم تموم نشده.
_ گفتی نمیری قول دادی.
_ حرفم رو بزنم؟ کامل کنم؟تهسان با استرس به جیمین نگاه کرد و جیمین لبخند زد و چشم هاش رو با اطمینان بست.
_ بگو.
_ ما قراره همه با هم برگردیم.حتی نامجون هم تعجب کرد، چنگال از دستش افتاد.
جین به جیمین نگاه کرد و وقتی تعجب جیمین رو دید فهمید که جونگکوک بدون هماهنگی همچین حرفی زده._ راشت میگی؟ من و پاپا؟ پاپا خواست تهشانی شورپلایز شه؟
لبخند روی لب های جیمین تقریبا از بین رفته بود.
_ پسرم من هنوز موافقت نکردم.
صدم ثانیه اتفاق افتاد و جیمین منفجر شد.
_ تهسان عزیزم تو قراره با عمو نامجون و جینی هیونگی بری بیرون و عمو نامجون میخواد برات بستنی مورد علاقه ات رو بخره.
جیمین از جاش بلند شد سمت اتاق رفت و کوله پشتی پسرش رو برداشت و همزمان که از وسایل ضروری پرش میکرد، به صحبت کردن ادامه داد.
YOU ARE READING
і ⍴ᥙr⍴ᥣᥱ ᥡ᥆ᥙ 🍇
Fanfiction_ تو اصیل ترین شرابی هستی که هرکسی به عمرش میتونه دیده باشه ولی _ ولی؟ _ فقط میتونه دیده باشه، فقط منم که نوشیدم ازش 🎀فعلا متوقف شده🎀 __________________________________ і ⍴ᥙr⍴ᥣᥱ ᥡ᥆ᥙ 🍇 💜𝘊𝘰𝘶𝘱𝘭𝘦 : 𝘒𝘰𝘰𝘬𝘮𝘪𝘯 ✒𝘞𝘳𝘪𝘵𝘦𝘳 : @𝘣𝘭𝘶𝘦𝘣...