چپتر ۲۵ : دشمن
چانیول نگاه به وجنات اتاقی که توش بود انداخت ، سقف به زمین نزدیک بود و اینو میشد حتی توی مسیر رسیدن به اونجاهم حس کرد ، تمام اون ساختمون شبیه سیمان هایی که توی هم تنیدن میموند و همه جا خاکستری میزد ، هوا کمی خفه بود و سرمایی که به خاطر رسیدن پاییز حس میشد نشون میداد سیستم گرمایشی اونجا قدرتی که باید رو نداره. اما عجیب تر از همه ادم هایی بودن که اونجا دید. هنوز کسی درست و حسابی بهش توضیح نداده بود ولی چانیول میدید که افراد در حبس اونجا نه الفان نه بتا و از همه اینها گذشته تعداد زیادی از اونها اونجا ساکن اند.
لوهان در رو بعد از ورودشون بست. چانیول نگاه گذرا و معنا داری به سهون انداخت و مخاطب به لوهان پرسید:«داری باهاش کار میکنی؟»
_ اون بهم کمک کرده چانیول
_ و توهم باور کردی دلسوزته ؟
_ توهم با ییفان همکاری ، کسی که قاتل دی او بود
سکوت معذب کننده ای اونجارو پر کرد. میدونست حرف های خودش زننده بود و بعد از اون همه وقت دیدن اون نباید اینطور رفتار میکرد ولی از طرفی باوری به تغییر سهون نداشت. اون برادر مردی بود که ازش نفرت داره.
_ فکر میکنی تا چه حد میتونم خوددار باشم که این دو سال هر روز بتونم توی چشم اون ادم نگاه کنم ؟
لوهان به چهره شکسته اش خیره شد و چانیول بعد از یه نفس عمیق ادامه داد:«اگر دست من بود میتونستم به راحتی همه اخلاقیاتم رو زیر پا بذارم و اونو بکشم ، اما همه کاری که طبق قوانین اونها صورت گرفت تبعید اون بود»
_ اون ادم یه شیاد بود ، اما سهون هیچوقت پشت مارو خالی نمیکنه. وقتی از هیونگتو فرار کردم اون بود که بهم این سرپناه رو داد
سهون با دیدن اون دفاعیه از سمت لوهان پیچش عجیبی توی دلش حس کرد ، سرش رو پایین انداخت و لبخند زد و به ارومی خودش رو به بحث دعوت کرد:«میدونی ما هیچوقت دشمن هم نبودیم ولی حالا دشمن مشترک داریم ، نظرت چیه گذشته رو فراموش کنیم؟ و من برای قدم اول اثبات نیتم تورو اوردم اینجا که با چشم خودت ببینی تمام این سال ها من دشمن شما نبودم ، من فقط تحت سلطه افرادی قدرتمندتر بودم»
_ منظورت چیه ؟
لوهان لبخند زد و با اوردن پوشه ای که توی طبقه سوم شلف بود ، یک عکس وسیع از تمام اعضای پناهگاه به چانیول نشون داد. کسایی که شاید مثل روز اول و به اون تعداد باقی نموندن اما به هرحال از هلوکاست بی رحم غنی سازی جمعیت نجات پیدا کردن:«این ادم ها ، همشون هترو هستن چانیول»
عکس رو از لوهان گرفت و چهره همه رو بررسی کرد. تعداد دقیق اون ادم ها که توی عکس تنها سرشون پیدا بود نوشته شده بود ۴۷۰ هترو!
BẠN ĐANG ĐỌC
┎HETERO┒
Bí ẩn / Giật gân«سال ها پیش پروژه غنی سازی جمعیت دیواری نامرئی ساخته شده از غرور و اصالت پوشالی بین الفاها و بتاها ساخت ، بتاها خاک زیر پای الفاها شدن و در چنگال سرد ویروس و تراشه ضد حس که ساخته شد تا زندگی بتاها رو تحت کنترل خودش دربیاره و روحشون رو به عصیان بکشه...
