یک ماه از اعزام جونگکوک به جبهه شمال میگذشت. خبرچین ها خبر پیشنهاد صلح رو به جونگ کی رسونده بودند. از نظر جونگ کی، جونگ کوک آتیش زیر خاکستری بود و تا وقتی نفس میکشید یه آب خوش از گلوش پایین نمیرفت.
به برادر زادهاش سپرده بود تمام اخبار جنگ رو بهش برسونه
و حالا با یک خبر غیر منتظره رو به رو بود. حمله اون هم در این زمان تصمیم خوبی بود. انتظار اینکه جونگکوک چنین دستوری بده رو نداشت.
زیر چشمی نگاهی به مهر پادشاهی که آزادانه در اختیارش بود انداخت. پادشاه زیادی به دامادش اعتماد داشت.
قلم و کاغذ رو به دست گرفت و شروع به نوشتن کرد. در آخر با نیشخند حکم سلطنتی رو مهر کرد.
باید جونگ کوک در همون دشت زار شمالی میسوخت و خاکستر میشد تا راه برای پسر بزرگش باز شه. در نبود تنها وارث جئون، حکومت به دست اولین شاهزاده پسر، یعنی پسر خودش میرسید. اینهمه سال نقش نکشید بود. تا امگای حقیری مثل جونگکوک مقام با ارزش پادشاهی رو بدست بگیره.
-سرباز
پیک منتظر پاسخ نامه بود و به سرعت وارد اتاق شد.
+بله قربان
-این نامه تا دوساعت دیگه به دست فرماند مین میرسه
+اطاعت میشه
کوک تنها امگای مرد سلطنتی دربار از موهبت های زیادی برخوردار بود که جونگ کی تا الان اجازه دونستنش رو به پادشاه نداده بود. از همون اول به تحقییر کوک پرداخته بود. اون به چشم مردم این کشور امگای ضعیف و بی مسئولیتی بود. کسی از قدرت واقعی رهبری اون امگا خبر نداشت و نبایدم خبر دار میشد!
دو ساعت مانده به طلوع آفتاب چادر فرماندهی جئون:
فرمانده مین همراه هفت فرمانده دیگر مشغول چیدن آرایش جنگی بودند. تا یک ساعت دیگه تمامی سپاه به رهبری جونگکوک به حرکت در میومد.
+آقایون از این به بعد دفاع از کشور به عهده ماست. تنها در صورتی اجازه برگشت داریم که خبر پیروزی رو برای پادشاه ببریم.
مین به صورت های مصمم فرماندههای شجاع جنوبی نگاه انداخت. وقتی اون خوی وحشی آلفا های مبارز رو در چشم هاشون دید.
از جا بلند شد. همراهش بقیه فرمانده ها و سربازان داخل چادر بلند شدن و خبر دار به سمتش ایستادن.
@به نام پادشاهی جئون
+آزاد
یونگی فرمان آزاد باش داد و تمامی فرماندهها از چادر خارج شدن.
تا خط مرزی به همراه پیاده نظام، سه روز راه بود و جنگ واقعی اون موقع شروع میشد؛ ولی بوی مرگ از همین حالا در اردوگاه پیچیده بود.
YOU ARE READING
Lico
Fanfictionسرنوشت امگایی که با جنگ رقم خورده. +اون جنگل...مطمئنم راه نجاتم اونجاست. Name : لیکو Cople : Vkook, Yoonmin Genre : Omegaverse, werewolf, Angst, Romance, Smut, Mpreg Channel : @greanarae Writer : Acha