Chapter 4

156 45 42
                                    

لویی آخرین مکانی که به ذهنش می‌رسید رو روی برگه نوشت و سرش رو به دو طرف تکون داد.

درحال لیست کردن مکان‌هایی بود که پدرش مورگان  عادت داشت به اونجا بره و مدتی بمونه. لویی معتقد بود بالاخره کسی متوجه ناپدید شدن مورگان می‌شه و باید پاسخی داشته باشه.

هری درحالی که از بادگیرش آب می‌چکید وارد خونه شد و کلید‌هاش رو روی میز انداخت‌.«بارون شدید تر شده.»

«چیشد؟»

لویی با نگرانی پرسید و انتهای خودکار رو بین دندان‌هاش گرفت.

«فقط تونستم به سه جا سر بزنم و سراغ مورگان رو بگیرم. چون بارون بود و اکثر لوکیشن‌ها خارج شهر؛ نتونستم همه‌شون رو برم.»

هری گفت و بارانی خیسش رو به مجسمه‌ای که پشت مبل بود آویزون کرد.

لویی لیست‌ها رو به هری می‌داد و خودش و هری تاحد امکان به اون مکان ها سر می‌زدن و سراغ مورگان رو می‌گرفتن تا وقتی که گزارش مفقود شدن مورگان توسط کسی به پلیس داده شد، بتونن به پلیس بگن ما دنبالش گشتیم اما پیداش نکردیم.

جاناتان بعد از هری وارد خونه شد، درحالی که کف دست‌هاش رو از سرما روی هم می‌کشید.«ماشین رو پارک کردم.»

«خوبه، کتت رو در بیار و بیا بشین.»

هری گفت و جاناتان سرش رو به علامت تایید تکون داد.

ساندرا کنار مبل روی ویلچر و به دیوار خیره بود.
هری فنجانی چای گرم برای جاناتان ریخت و رو‌ به روش سر پا ایستاد.«بعد از اینکه چای رو نوشیدی، یک‌ چتر بهت می‌دم تا ساندرا رو کمی ببری بیرون.»

«چرا؟»

لویی پرسید.

«لباس گرم تنش کن.»

هری گفت و به اتاق رفت تا از چمدون ساندرا لباس‌های گرم بیاره.

لویی و هری پالتو رو به ساندرا پوشوندن و هری جوراب‌های گرم و بوت پای زن کرد. لویی کلاه رو روی سرد مادرش گذاشت و روی زانوهاش جلوی ویلچر نشست. دست‌های مادرش رو بوسید و دستکش‌ها رو دستش کرد. در نهایت شال گردنی سبکی دور گردن و بینیش پیچید و سر مادرش رو بوسید.

قبل از اینکه بخواد مجددا صورت مادرش رو ببوسه، صدای بلند شیشه‌ها در خونه پیچیده شد و زمین شروع به لرزیدن کرد.

«لعنتی!»

لویی گفت و سر مادرش رو در آغوش گرفت. هری به سرعت به سمت لویی رفت و فنجان جاناتان بر اثر شدید بودن زمین لرزه روی زمین افتاد. جاناتان روی مبل خشکش زده بود و لوستر بالای سرشون به شدت تکان می‌خورد.

«برو زیر میز!»

هری که خودش رو سپر لویی کرده بود خطاب به جاناتان فریاد زد و برق‌ها قطع و وصل شدن.

Crow [L.S]Where stories live. Discover now