#20"Will you get into a relationship with me?:

392 18 3
                                    

"با من وارد رابطه میشی؟"

#20

+چ.چخبره اینجا؟

+ج.جونگکوک..برات توضیح‌میدم!

+چ.چیو میخوای توضیح بدی..!

+اره ..اره من انسان نی...

به سمت مرد برگشت..تفنگ کنار‌ سرش‌گرفته

بود...میتونست هم خودش هم‌پسر، رو نجات بده..ولی با نیروش حق نداشت به کسی آسیب برسونه یا داخل زمین استفاده کنه!

+پ.پدر..بهش آسیب نزن!

+دهنت ببند..

تهیونگی که تا الان تقریبا کامل بهبود یافته بود..کامل و صاف واستاده بود..اما تفنگ هنوز کنار سرش بود.‌‌..لحضه زیادی‌نگذشته بود!صدای تیر بلند شد..‌
""""""""""""""""""""""""""""""""

+یااا هرچقدر زنگ‌میزنم جواب نمیده!

+جولیو..شاید سر قرار با پدرشه؟

+سه صبح آنجلو؟

درحالی که از نگرانی داشت با رفیقش بحث میکرد دوباره زنگ زد به جونگکوک

+عالی شد!

+چیشد..؟

+قبلا بوق می‌خورد..الان کلا خاموش شد!

+خب کامل بدبخت شدیم!

درحالی داشت ناخونش می‌خورد آنجلو ادامه داد:
+حالا بگیر بخواب فردا دوباره زنگ‌میزنم..شاید خوابه؟
+اَه باشه..

""""""""""""""""""""""""""""""""""
لحضه زیادی نگذشته بود!صدای تیر بلند شد!
مردی که تمام صورت خودش با ماسک‌پوشونده بود تیری به هوا زد!

+مشتاق دیدار جئون!

+به به آقای بگتو!منتظرت بودم!

صداش برای جونگکوک زیادی اشنا بود..حتی استایلش هم زیادی اشنا بود!تهیونگی که با خونسردی کامل بهشون زل زده بود!
اون مرد..ماسکش برداشت..کم اتفاق برای جونگکوک توی این چند ساعت نیوفتاده بود..حالا با دیدن این پسر بیشتر توی شُک قرار گرفته بود!

+ا..آدریانو!

+آدریانویی اینجا وجود نداره!درواقع پائولو بگتو هست!

به سمت صدای تهیونگ‌برگشت..آروم داشت به سمتش میومد..انگار نه انگار این مرد تا دقایقی پیش توان نفس کشیدن نداشت...الان داشت عادی راه می‌رفت!

+نگران نباش..آسیبی قرار نیست بهت برسونم!

اروم طنابی که دور دست پسر بسته شد بود باز کرد و دستش جلو آورد..ادامه داد:

+ با من بیا..قول میدم آسیبی بهت نرسونم!همچی‌هم‌بهت توضیح میدم!

دستش جلو آورد.. چشماش به سمت‌پدرش چرخوند..چشماش چهار تا شد..آدریانو...یا نه..پائولو..چاقو تیزی زیر گردن پدرش گرفتهص بود..
دستش که نزدیک مرد گرفته بود..پس زد..و به سمت پدرش ک پائولو رفت..

My Angel (VKOOK)Where stories live. Discover now