داستان درمورد جئون جونگکوکِ استریت، پسر معروف دانشگاه که 99 درصد دخترا/پسرا روش کراشن و کیم تهیونگ که عاشق جونگکوکه
ولی همون روزِ اعتراف ،کوک ردش میکنه!
یعنی کیم تهیونگ عقب میکشه؟همچین چیزی امکان نداره
به قول خودش که:
[میخوام نقشه بکشم،جئون فکر کرده...
Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
"ولی تو گفتی از زندگیت ب...چیییی؟" تهیونگ با هین بلندی از جونگکوک فاصله گرفت و ناباور بدون پلک زدن خیره شد بهش جئون با دیدن ری اکشن تهیونگ گوشهی لبش بالا رفت و نامحسوس لبخندی زد
"چی گفتی چی گفتی توروخدا یه بار دیگه بگو، بگو اشتباه شنیدم جئون بگو" اینبار چنگی به موهاش زد ،نمیدونست چه ری اکشنی نشون بده، خودشو به در و دیوار بکوبونه؟یقهی جئونو بگیره و اونقدر ببوستش تا نفسش بند بیاد؟کلشو فرو کنه تو چاه توالت؟احساساتی مثل شادی،غم،استرس،عشق و.. بهش حجوم اوردن و عملا مغزشو از کار انداختن اون پسر خیلی عاشق بود.عاشق جئون جونگکوک روبهروش،کسی که یک دقیقه پیش تقریبا بهش اعتراف کرد و خب تهیونگ نمیتونست باورکنه
'اینجا جاش نیست،نمیخوای که ادامه صحبتمون تو دستشویی باشه؟'
"پ..پس..پس کجا ب" نه تنها مغزش بلکه زبونشم از کار افتاده بود،نمیتونست کلماتو کنار هم بذاره واقعا نمیتونست
'میریم خونهی من!'
اوووووه به خونش دعوتت کرد پسر
پسر تو فاکینگ موفق شدی پسرررر
نه تنها اعتراف کرده،داره میبرتت خونه خالیی پسر
جئون بدون مهلت حرف زدن به تهیونگ از دستش کشید و محکم انگشتاشو تو دستاش قفل کرد سمتش برگشت و لبخند دندون نمایی زد تهیونگ حالا با گونههای سرخ شده متقابل خندید، اون ابدا فکرشم نمیکرد کارشون تا اینجا پیش بره و امشب تبدیل به بهترین شب زندگیش بشه!
__
حالا بعدِ یک ساعت، بعدِ گذاشتن موتور تهیونگ تو خونش،و اطمینان اینکه کسی موتورو نمیبره پشت جونگکوک سوار شد و با بغل کردن کمر باریکش اجازه داد اشکاش تو بادی که میوزید گمشه
جونگکوک بلافاصله برای تهیونگ قهوه درست کرد که کامل مستیش بپره و کل حرفایی که قرار بود چند دقیقه دیگه بهش بگه رو خوب به خاطر داشته باشه
در حال حاضر تو تراس نشسته بودن و تهیونگ درحالی که قهوه میخورد منتظر به جئون خیره شده بود 'بهتری؟حوصله داری گوش بدی؟شاید طولانی شه'
تهیونگ با صدای گرفته ناشی از فعالیت یک ساعت پیششون بهش توپید"فاک من تا خود فردا صب..نه تا ابد بهت گوش میدم جئون،تو فقط برام حرف بزن"