مک عمیقی به لباش زد و از حس اون لبای گرم و نرم توی دهنش "هومی"از لذت کشیداین لعنتی از اون چیزی که فکر میکردمم بهتره
اما تهیونگ با حرص سعی کرد خودشو عقب بکشه،احتمالا دو دقیقه بعد جئون بازم پسش میزد و میرید به اعصابش
با چشمای باز چند بار سعی کرد با هول دادن به بدنش عقب بکشه ولی جونگکوک محکمتر به پایین تنش فشار وارد کرد و وحشیانه تر شروع به گاز گرفتن لباش کرداوکی جئون خودت خواستی،حالام که مست نیستی،بعد بوسه پدرتو در میارم
بگیر که اومد آشغالِ عزیزم
و با بستن چشماش بالاخره حرکتی زد،لب بالای جونگکوکو به دندون گرفت و بعد چند ثانیه مک زدن ولش کرد،چشماشو باز کرد و نگاهی بهش انداخت
سعی کرد از تو چشماش واقعیتو بخونه و ببینه بهش حس انزجار دست میده؟یا از این بوسه بدش میاد؟
اما تنها چیزی که دید سردرگمی بود..
و البته یسری رگ های قرمز ،صورت جئون کامل قرمز بود و قطره های عرق از گردن و پیشونیش روی لباسش میریختجونگکوک اما انگار که عقلشو از دست داده بود
از دیدزدنای تهیونگ روی اجزای بدن و صورتش استفاده و محکم تر سمتش حمله ور شد و با مکش قوی هردو لبشو کامل کشید تو دهنش و نگه داشتتهیونگ حتی فرصت شوکه شدنم نداشت فقط با دردی که تو لباش پیچید صدایی از خودش دراورد که اونم تو دهن جئون قطع شد
پسر نکنه این خون اشام،گرگینهای چیزیه
تو دنیای امگاورس زندگی میکنم و خودم خبر ندارم؟
رسما داره لبامو قورت میده
یا خدا
با حرکت بعدی جئون حتی شوکه تر شد ،چرا که اون دهنشو اندازه غار باز کرده بود و عملا تا فک و و کمی بالاتر از لب تهیونگم میخورد
جلوشو نگیرم زنده زنده منو میبلعه که
تهیونگ اینبار محکم سرشو به چپ و راست تکون داد و همین حرکت باعث شد لبای جئون با صدای "پاپ" مانندی ازش جدا بشه
دور لباشون خیس و براق بود و باریکهای از بزاقشون به هم وصل شده بود
ESTÁS LEYENDO
𝗥𝗲𝗻❦𝗶~ᵛᵉʳˢ
Fanficداستان درمورد جئون جونگکوکِ استریت، پسر معروف دانشگاه که 99 درصد دخترا/پسرا روش کراشن و کیم تهیونگ که عاشق جونگکوکه ولی همون روزِ اعتراف ،کوک ردش میکنه! یعنی کیم تهیونگ عقب میکشه؟همچین چیزی امکان نداره به قول خودش که: [میخوام نقشه بکشم،جئون فکر کرده...