احمق #3 که احتمالا همونقدر که احمق بود شیطانی و شرور هم بود، همراه با پیچ و تاب دادن چوب دستیش گفت:
"طلسم زوال عقل* چطوره؟"شکم جونگکوک به هم پیچید.
شت.
این یکی به اندازهی طلسم بت بوگی بی ضرر نبود.حلقهی دست جونگکوک دور چوب دستیش محکم شد. قطعا اونقدری مهارت نداشت که حریف هر سهی اونها بشه اما داشت به این فکر میکرد که آیا میتونه از وردی استفاده کنه که بتونه سه کلهپوک رو به هم ببنده و برای فرار کردنش زمان بخره؟
مطمئن نبود.
جونگکوک دانش آموز خیلی خوبی بود، البته. اما کاملا مطمئن بود که احمق شمارهی #3 و #1 دانش آموزهای سال هفتمی بودن.
احتمالا وردهایی پیشرفته تر از توانایی الان جونگکوک بلد بودن. درواقع دفاع در برابر جادوی سیاه سالهای سال بود که نقطه ضعف جونگکوک به شمار میاومد چون جونگکوک واقعا نیازی نمیدید درحالیکه اون مردک روانی کلهماری*، چندین سال بود که مرده بود، بخواد خودش رو در درسی که اندازهی شت ازش نمیفهمید، تقویت کنه.
*[ولدمورت]
و جونگکوک واقعا نمیتونست نیازی به استفاده از دفاع در برابر جادوی سیاه رو پیش بینی کنه.
اینطور نیست که جونگکوک بخواد در آینده یه مجری قانون* بشه. (خوشبختانه)
هرچند الان ازینکه قبول نکرده بود نامجون این درس رو باهاش خصوصی کار کنه، عمیقا پشیمون بود.
چون محض رضای خدا. همین الان میتونست ازش استفاده کنه.
احمق شمارهی #3 چوب دستیش رو با پوزخندی مریضوارانه بالا آورد.
جونگکوک در ذهنش آه کشید. خب، حداقل تا وقتی که کاملا نکشنش احتمالا پامفری* بتونه هر آسیب احمقانهای رو که اونها سرش آوردن ماستمالی کنه-
*[پامفری، درمانگر هاگوارتز]
"چه غلطی دارید میکنید؟"
صدای آروم اما عمیق خرخر مانندی به گوش رسید و به قدری خشم رو در خودش جا داده بود که لرزی به ستون فقرات جونگکوک بندازه.کیم تهیونگ دقیقا مثل فرشتهی انتقام جوی جونگکوک به سمتشون اومد. با چشمهای تاریک و تیرهاش و خشمی شعلهور درست مثل شیری در ساوانا قدمهاش رو جلو میگذاشت:
"هیچ میفهمی داری چیکار میکنی، بیلی؟"سه کلهپوک تکونی خوردن و جونگکوک با تعجب خیرهی تهیونگ بود.
احمق شمارهی #1 با لبخند عصبیای که رو تمام صورتش کش اومده بود، به خیال خودش با تهیونگ خوش و بش کرد:
"کیم، ما داشتیم... ما فقط، داشتیم سعی میکردیم به این لجنزاده یه درسی بدیم-"
STAI LEGGENDO
Hekate | TAEKOOK
Fanfiction▪︎ هکاته؛ در یونان باستان الههی جادو و افسونگری، شب و ماه، ارواح و جهان مردگان بود. 🦉کیم تهیونگ، اسلایترینی خون خالصی که قلبش ناخواسته اسیر یه بیاصل و نسب میشه. معشوق این اسلایترینی اصیلزاده کسی نیست جز جئون جونگکوک، ماگلزادهی گریفیندوری. تهی...