PART 14~

2.9K 279 14
                                    

عضوشو از توی باکسرش دراورد و مثل یه خرگوش گرسنه که هویجشو پیداکرده بهش خیره شد
+این یه ببره نه پیشی کوچولو..
الفای اصیل با حرف پسر نتونست جلوی خودشو بگیره و بلند خندید و باگرفتن کمر پسر تنشو جلو کشید و کاری کرد پسر کاملا روش خم بشه و عضو مرد دقیقا روی شکاف باسنش قرار بگیره
مرد دستشو پایین برد و درحالی که خیره تو چشمای پسر بود دو انگشتشو واردش کرد که دهن پسر ناگهان بازشد و ناله ی بلندی کرد و باعث شد مرد با دست دیگش گردنشو بگیره و سمت لبش هجوم ببره
محکم توی پسر با انگشتاش ضربه میزد و با لرزیدن تن پسر و ناله ی کشیده اش متوجه شد اون نقطه رو پیداکرده
انگشتشو روش فشارداد و به پسری که از لذت تو بغلش هق میزد ، پوزخندی زد
_دوسش داری امگا؟

با جواب ندادن پسر اخمی کرد و انگشتاشو بیرون کشید که پسر معترض سرشو بالا اورد و نگاهش کرد
_جوابمو بده پسر بد.
+د.دوسش دارم الفا..
پوزخندی رو لبش نشست و پسر رو کنارش هل داد
از توی پاتختیش بسته کاندومی برداشت و جلوی دهن پسر گرفت
پسر اروم با دندوناش گرفت و کشید که الفای اصیل لیسی به لباش زد
کاندوم رو روی عضوش کشید و پاهای پسررو روی شونهاش گذاشت و متوجه ترس توی چشمای پسر شد
همونجوری که با دستش نوک عضوشو به سوراخ خیس پسر میمالید سرشو کج کرد
_خرگوش کوچولو ترسیده؟ مگه خودت اینو نمیخواستی بانی؟
پسر سرشو تکون داد و چشماشو روهم فشارداد که فکش توسط الفای حریص روبه روش گرفته شد
_چشماتو باز کن بانی ، تو که نمیخوای الفاتو عصبانی کنی؟
چشماشو بازکرد و لباشو اویزون کرد که مرد تکخندی کرد و یکهو عضوشو وارد پسر کرد که پسر ناله ی بلندی از درد کرد و خواست پاهاشو جمع کنه که توسط دستای مرد گرفته شد
+درد داره.. تهیونگاا
گازی از لاله گوش پسر گرفت و لیسی به گردنش زد
_میخوام ببرمت بهشت کوکی..

ضربه ی محکمی زد که پسرناله ای کرد و هقی از درد زد
+اروم تر الفا..
الفای اصیل دستشو به نیپلای پسر رسوند و بین انگشتاش چلوندش و چنگی به سینش زد
بدنش عرق کرده بود و اب دهنش بخاطر ضربه های محکم مرد کنار دهنش ریخته بود و هات ترین صحنه برای اون الفای گرسنه بود
_آهه.. پسر سکسی من..
پسر که دردش اروم شده بود حالا بخاطر لذت چشماش به سفیدی رفته بود و حس دستای مرد روی تمام بدنش حالشو
بهتر نمیکرد

بدنش لرزید و سرشو توی بالشت فشارداد که دست مرد سریع رو عضوش نشست و انگشت شصتشو روی نوک عضوش فشارداد
_هنوز نه پسر خوب..
همونجوری که عضوش داخل پسر بود ، پسر رو چرخوند که پسر ناخوداگاه باسنشو بالا داد و باعث پوزخند مرد شد
ضربهای محکمشو دوباره شروع کرد و با دستش گردن پسر رو چوک کرد (گردنشو توی دستش گرفت)
+بهشت..اهه..زیر توعه کیم تهیونگ
مرد ناله ی بلندی کرد و با شدت داخل پسر خالی شد
کاندومشو پایین تخت انداخت و کمر پسررو گرفت و اون رو روی پاهاش نشوند
عضوهاشونو روی هم کشید که جرقه ای از تن پسر رد شد و هوفی کشید
دستشو روی دست پسر گذاشت و اون رو روی عضوهاشون گذاشت و تندتند دستشو حرکت داد که ناله ی جفتشون دراورد
+اهه الفا..
_بهم نگاه کن

Belong to Alfa || متعلق به آلفاTempat cerita menjadi hidup. Temukan sekarang