ᕱ⑅ᕱ 14

1.3K 205 70
                                    

୨୧my petal ୨୧
part 14

୨୧my petal ୨୧part 14

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

_الو؟

" فک کردی کار ما تموم شد ها؟
من و بندازی زندان، وام و پس بگیری ، اعتبار واسه شرکتت بخری ؟ انتقامی ازت بگیرم که توی بدترین کابوس زندگیت هم ندیده باشی آقای کیم تهیونگ "

_هیونجین تویی ؟ چجوری با دست شکسته ات شماره من و گرفتی؟

" خفه شو! تقاصش و پس میدی بیچاره "

_ ببین گنده تر از دهنت حرف میزنی ، حالا هم بهتره بری محکومیتت و بگذرونی و توی زندان بپوسی هوم؟ شنیدم راحت سی سال و برات میبرن ولی میدونی اگه به رئیس بند توی زندان  و چنتا از مامورا سرویس بدی تخفیف میگیری زودتر آزاد میشی !

" میدونم باهات چیکار کنم، اونقدری آدم بیرون دارم که منتظر زنگ منن تا باعث و بانی بیکار شدنشون و بکشن "

_ تند نرو عوضی،  تو اونها رو بیکار کردی نه من ! تو و خودخواهی هات. حالا هم وقتمو نگیر کارای شرکت زیاده ، برعکس تو من خیلی سرم شلوغه !

با خنده گوشی و قطع کرد ولی ته دلش نگران شده بود.

●●●

" واییییییییییی باید جشن بگیریم کوکی !"
+ امشب؟
" آره پس چی !؟؟ همین امشب!"

با لبخند به نیم رخ نوناش که در حال رانندگی بود نگاه کرد
+ تهیونگ شی هم میاد؟
" آره بهش میگم  .مطمئنم خوشحال میشه بیاد ،  حالا چرا میپرسی وروجک؟"

+ خب.. من باید ازش معذرت بخوام.. من باهاش بد حرف زدم و حس میکنم  ناراحت
شده از دستم..

" خیلی خوبه،  حتما باهاش حرف بزن عزیزم، من مطمئنم درکت می کنه "

+ نونا ؟ یه سوال بپرسم ؟

" آره عزیزم بپرس "

به خیابون نگاه کرد و با فکر به چیزی که شنیده بود ، پرسید
+ تهیونگ شی به من گفت که یه شخصی و دوست داره ولی اون خودش نمیدونه که دوسش داره ‌.. شما میدونین اون شخص کیه؟

ᴍʏ ᴘᴇᴛᴀʟ | گلبرگ منWhere stories live. Discover now