کنارتم.
همیشه.
فقط کافیه پشتت رو نگاه کنی.
دستت رو میگرم،
هروقت که نیاز داشتی.
.
.
.تو اتاق خواب جونگکوک به لباس هایی که براش فرستاده شده بود نگاه میکرد.
همه زیبا بودن و رنگ هایی با تمی که دوست داشت اونجا بود.
(آخر پارت تصویر لباس ها رو میزارم)چندین ست لباس راحتی هم بینشون بود و چیزی که خیال پسرک رو راحت تر کرد ، بودن لباس زیر بود که میشد گفت فیت سینه هاش بود.
با خوشحالی لباسارو مرتب تا کرد و ست پلیور سفید و شلوارش رو به همراه لباس زیر های همرنگش برداشت.
بقیه لباسا رو روی کمد دراور مانند سیاه اتاق گذاشت و راهش رو سمت حمام اتاق کج کرد.
امشب شب تولد نوناش بود.
حالش چطوره؟
مادرش چی؟پدرش ناراحته؟
با فکر به خانواداش بغض راه گلوشو سد کرد.
+امروز هر طور شده باید با نونا تماس بگیرم....اره.
و با سر تکون دادن برای خودش حرفشو تایید کرد.
با ورود به فضای مشکی مات و دیدن مانظره زیبای پشت عمارت لبخندی زد.
برف همه جای درختان رو پوشونده بود و از کنارش دره ای رد میشد که تن امگای کوچک رو لرزوند.
(تصویر حمام هم آخر پارت میزارم)
+چطور اینجا دوش میگیره؟ممکنه از اینکه اینجام ناراحت شه؟یا شاید...عصبانی؟
لباشو آویزون کرد و نگاهی به دوش حمام انداخت.
+ولی من خیلی نیاز به حمام دارم....
و با لبخندی سعی در توجیح خودش کرد.
+من امگاشم...اون ازم عصبانی نمیشه...درکم میکنه.
بعد هم با خوشحالی سمت دوش رفت.
فقط یک حمام ده دقیقه ای کافی بود.
سر و بدنش رو میشست و میرفت.
شیر آب رو روی دمای گرم تنظیم کرد و بین شامپو سر ها ،اونی که جلدش طلایی بود رو برداشت.
YOU ARE READING
اصیل زاده/noble born./Kookv
Werewolfداستان ما : جئون جونگکوک. آلفای اصیل که قدرت برتر کشور ها رو داره . فرمانده ی کل کره ی جنوبی و آمریکای شمالی هستش . آدمی که توی بچگیش صدمه های روحی بسیاری خورده و الان اون قدرتمند تر از هرکسیه. سرد و مغروره ، بی توجه به کساییه که میخوان اونو حتی برا...