Part 10

246 62 194
                                    

❤️ووت و کامنت فراموش نشه خوشگلا❤️

راستی لطفا از مینی فیک جدیدم Blinding Cosplay هم حمایت کنید🫣💦❤️


🦋✨️🦋✨️🦋✨️🦋

برای بار هزارم اون پیام لعنت شده رو خوند و زیر لب زمزمه کرد

-داره میاد خونه !

"خونه" کلمه ای بود که چند سالی براش غریبه شده بود اما حالا با برگشتش به روی زبونش وقتی برای خوشحالی نداشت .بکهیون دست و پاش رو گم کرده بود قرار نبود اینجوری بشه "البته شاید هم گوشه ای از ذهنش دلش میخواست دقیقا همین طوری پیش بره!" فکرش رو نمیکرد که چیزی که قرار بوده یه شیطنت ساده بمونه حالا داشت با سرعت جلو میرفت و بکهیون هیچ دفاعی مقابلش نداشت

واقعا نمیدونست باعث میشه اون استاد خشک و مقرراتی و عقیم ، یهو همه چی رو ول کنه و برگرده خونه

-مگه این مشکل راست شدن نداشت ؟

زیر لب از فرد نا معلومی پرسید ولی حالا باید چیکار میکرد !؟ پاهاش سست شده بود برای بار چند هزارم خودش رو توی آینه چک کرد .
اصلا چهره اش خوب بود ؟
ازش خوشش میومد ؟

اما با یاد آوری حرف های لوهان و کنار هم قرار دادنش با رفتار های استاد پارک نچسب داشت به نتایج وحشتناکی می رسید طوری که دیگه خوب به نظر رسیدن چهره اش اصلا براش اهمیتی نداشت ... افکارش توی ذهنش با هم درگیر شده بودن و بکهیون میونشون هر لحظه بی دفاع تر میشد .

نکنه قرار بود با هم دعوا کنن ؟
نکنه خوشش نیومده بود ؟

دوباره پیام چانیول رو خوند . اینبار از ترس دستش میلرزید .

"کلاسام رو کنسل کردم . دارم میام خونه "
"تاوقتی میرسم وقت داری فکر کنی"

راجع به چی باید فکر میکرد ؟ این که میخواد چیکار کنه ؟
یعنی قرار بود از خونش بیرونش کنه ؟
داشت بهش میگفت فکر جا برای خودش باشه؟ یا برگرده به همون بار؟!

اول میخواست اگه با این کارش پیچ و مهره های دیک پارک چانیول سفت شد انگشتش رو تا ارنج بکنه تو چشمش و بگه " فاک یو ! تو هم مثل بقیه بودی ..." اما حالا میدید ترسش جوری بهش غلبه کرده که دعا میکنه کارش به التماس برای موندن نرسه !

راستش هم از موندن میترسید هم از رفتن ، اما بین این دو رفتن براش سنگین تر بود . نمیخواست دوباره حس طرد شدن رو تجربه کنه . نمیخواست باز پس زده بشه . قبلا اگه اون رو مجبور به برگشت میکردن مطمئن بود مشکل از خودش نیست و مشکل از ذهن کثیفیه که از بدنش خسته شده . اما حالا ... این بار میترسید با فرستادن اون فیلم اشتباه بزرگی کرده باشه . میترسید حتی یک درصد هم که شده این همون خانواده ای باشه که همیشه از خدا میخواسته و حالا این طور خودش خرابش کرده باشه .

Come For Me🤍Wo Geschichten leben. Entdecke jetzt