تا ابد دایرکشنر

66 10 5
                                    



ناآرومم. مثل بقیه ی شما.
دلم میخواد تک تک کسایی که این کتاب رو خوندن پیدا کنم و بغل کنم. همه ی کسایی که زیام چایلد بودن یا دایرکشنر بودن یا اینکه فقط لیام گرل بودن.

وقتی چشمم به یک اکانت میفته که عکس یا اسمی از لیام روشه قلبم برای صاحب اکانت و همه‌مون به درد میاد.
دلم میخوام تک تکتون رو آروم کنم اما چجوری میتونم؟

یادم میاد اولین باری که عکس پسرهارو دیدم لیام چشمم رو گرفتاز دوستم که از قبل دایرکشنر بود پرسیدم اون کیه و گفت اون لیامه.

راستش اولش داشتم لیام گرل میشدم :)) یادمه کاملا شیفته‌اش شده بودم. جوری که میخندید از جلوی چشم هام کنار نمیره.

یادتونه رنگ قلب لیام همیشه قرمز بود؟❤️ حالا این قلب قرمز میتونه کنارش قرار بگیره💔

نمیدونم چرا دارم اینارو میگم، ولی توی این دختر ۲۶-۷ ساله یه دختر نوجوون مرده. یه رویای قشنگ شکاف برداشته و بخشی از هویت و شخصیتم آسیب دیده.

تو این چند روز فقط میخوام فرار کنم و یه جا قایم بشم. میخوام بتونم همون دختر بچه باشم.

اون بیرون کسایی این روزها بیانیه میدن و ازشون خبر میشنوم که سالهاست آپیدیتی ازشون ندیده بودم.
و اینجا، کسایی دوباره به فندوم برگشتن که دیگه به خیال خودمون دیگه بزرگ شده بودیم و درگیر زندگی خودمون بودیم.
لیام همیشه کسی بود که بعد از استراحت واندی با فعالیت هاش امیدوارمون میکرد که یه روزی دور هم جمع میشن و حالا احتمالا واقعا دارن دور هم جمع میشن.
حتی زین هم هست، ولی لیام نیست.

Você leu todos os capítulos publicados.

⏰ Última atualização: Oct 20 ⏰

Adicione esta história à sua Biblioteca e seja notificado quando novos capítulos chegarem!

terrorist | Z.M -  RPFOnde histórias criam vida. Descubra agora