-زود باش جس . چه زود خسته شدی.
بعد خندید . تقریبا شش متر با جس فاصله داشت . جس همونجا روی تپه نشست و گفت : نایل دیگه نمیتونم . خیلی نامردی .
جس انقدر خسته شده بود که همونجا روی چمنا دراز کشید و نفس نفس زد .
نایل با خنده گفت : من برنده شدم آره؟؟
-اوهوم .
نایل همونطور که سمت جس میرفت گفت : نشنیدم .
جس اروم گفت : آره.
نایل داشت کرم میریخت و باز گفت : جس بلندتر بگو . مث اینکه یادت رفته من سی و پنج سالمه و گوشام سنگین شدن .
داشت دروغ میگفت . گوشاش از گوشای جس بیست ساله هم تیزتر بودن .
-آره . آره . آره . تو بردی . خوبه؟؟؟
نایل بلند خندید . جس عاشق خنده های نایل بود . کنار جس دراز کشید و کپشو از روی سرش برداشت . موهای بلوندش برق میزدن . جس به پهلو دراز کشید . دستشو روی صورت نایل گذاشت و گفت : دوست دارم .
سرشو کج کرد تا جسو ببینه . لبخندی زد و گفت : منم خیلی دوست دارم عزیزم .
جس دسشتو توی موهای نایل کرده بود و خودشو به نایل نزدیک تر کرد . قفسه سینش به شونه نایل میخورد . کمی خودشو بلند کرد . آرنجشو روی زمین ودستشو زیر سرش گذاشت . نایل همونطور دراز کشیده بود . داشت جسو تماشا میکرد و لبخند میزد .
-نایل ....
-جونم
-قول بده همیشه پیشم باشی .
-قول میدم عزیزم .
بعد نایل انگشت کوچیکشو سمت جس گرفت . جس انگشت کوچیکشو به انگشت نایل گره زد و هردو با هم گفتن : تا ابد پیش هم میمونیم .
هردوشون خندیدن . صدای خنده هاشون توی اسمون داشتن با هم میرقصیدن . جس سمت لبای نایل خم شد و با نامردی لب پایین نایلو محکم گاز گرفت . نایل هیچی نگفت اما بعد اینکه لباشونو از هم جدا کردن گفت : تلافی کردی نه؟؟؟
اونا همینطور میخندیدن و دوتایی بعد بازی گلف پیتزا میخوردن .
جس ارزو کرد : کاش بتونم همیشه روی چمن تپه های گلف با نایل پیتزا بخورم .
................................................................................................................................................................
پ ن 1: این قسمت خیلی کوتاه بود و تصمیم گرفتم امروز اپش کنم . میخوام کمی زود زود بزارمش .
2.راجب عکس این قسمت. من هیچوقت در نظر نگرفتم که جس شبیه کدوم سلبه . و دوس دارم اونطوری که خودتون دوس دارین تجسمش کنین و راجب این عکس . این عکس بنظرم جذاب و مرتبط اومد . جس توی این دنیا تنها مونده .و نایل رفته . حالا دیگه کسی حوصله نداره که به زمین های گلف برسه . اونجا تبدیل به یه بیشه زار میشه و جس همونطور همونجا توی رویاهای نایل غرق شده
اگه سوالی از هر کدوم از شخصیتا دارین بپرسین تا جوابتونو بدن خخخخخ . 3
4.یه چیزی هم توی ذهنم بود . خب راجب اینه که من سعی کردم یکیو فراموش کنم و فراموش کردم ولی اون باز به نحوی خودشو توی دل من جا کرد و اینو نوشتم :
تو برای من مرده بودی
حالا برگشته ای تا مرا هم به سرزمین مردگان ببری؟؟
YOU ARE READING
JES
Romanceمن از لبخندت جا موندم اونجایی که صدای خندت پرکشید و رفت پیش ستاره ها من جا موندم من دیر نکردم تو منو میون کلی ادم غریبه جا گذاشتی و این ترسناک ترین چیزه که بفهمی پشت لبخند این ادما چه چیزی در انتظارته