part 11

429 72 144
                                    




نایل سرشو برد عقب و لبامون با صدا از هم جدا شدن ...

قفسه سینم بالا پایین میشد و نبضمو تو لبام احساس میکردم.

فکرشم نمیکردم بتونم به بوسش جواب بدم
ولی درکمال ناباوری اون من بودم که ذوقه بیشتری داشت...

نایل پیشونیشو به پیشونیم چسبوند و با دستش چونه ام رو گرفت

نفساش رو کل صورتم پخش میشد

زمزمه وار گفت :

ن " این خیلی خوب بود هز "

از اسمی که روم گذاشته بود خوشم اومد

آروم خندیدم
متقابلا اون هم خندید...

نمیدونیم دقیقا به چی، ولی داشتم میخندیدم

" یه زنو پشت سرم و یه زن دیگه رو جلو روم علاف گذاشتم و اینجا مشغول بوسیدن یه پانکم " از بین خندهام گفتم و اون هم خندوندم

ن " بهتره راه بیوفتیم "

بلند شدم و دستمو سمت نایل دراز کردم

با کمکه من بلند شدو به طرف ماشین رفتیم

نشستم پشت رول.  نایل هم سوار ماشین شدو مشغول بستن کمربندش بود.

زیر چشمی بهش نگاه کردم
اون متوجه شد!
خندیدو سرشو تکون داد:

ن " بس کن هز! "

لبخندم ماسید و متعجب بهش نگاه کردم

" چیو بس کنم؟ "

شونهاشو انداخت بالا

ن " تو تازه تونزدیک ترین نقطه به صورتم بودی و ما همدیگه رو بوسیدیم، لازم نیس زیرچشمی منو نگاه کنی . راحت نگام کن  "

نایل گفتو خندید

شت اون خیلی تیزه!

خجالت زده فقط  خندیدم و حواسمو به روندن پرت کردم!

نایل انگار که نقطه ضعفمو پیدا کرده باشه چت زد روی این بحث

به صندلی تکیه داد و به نیم رخم خیره شد :

ن " ولی تو کیسر (kisser) خوبی هستی! "

خب خب خب...!
مثل اینکه خیال کرده من کم میارم!

همونطور که به جاده خیره شده بودم تصمیم گرفتم یه حقیقتیو بهش بگم:

" خب من قبلا رو یکی امتحانش کرده بودم "

نایل قیافش مخلوطی از بُهت، مستاصل و خندون شد!  (مرسی جمله بندی!)

ن " پسر؟ "

" اوهوم "

ن " نننننننننه امکان نداره!!!!!!؟؟؟؟ "

خندیمو با مشتم چشامو مالیدم  ( حرکت هری😍)

Styles's Car (Narry)(Persian)Where stories live. Discover now