Patient N• 119 (persian translation)

Chapter 16

*Warning : Sexual Contend

"آره" من درحالي كه اشك تو چشمام جمع شده بود گفتم و هري با يه لبخند بزرگ شروع كرد منو به ارومي بوسيدن.

هري يهو بوسشو عميق تر كرد و منو روي پاهاش نشوند. درحالي كه همو نامرتب و كثيف ميبوسيديم هري سريع تمام لباس هامو درآورد.

"الان بر مي گردم" گفت و منو روي مبل نشوند و به سمت آشپزخونه رفت.

ناله كردم و پاهامو از هم باز كردم. شروع كردم خودمو ماليدن و لب هامو گاز گرفتم. به حدي كه مطمئن بودم خوني ميشه.

اوه خدا من خيلي مي خوامش

يكهو هري از پشت دست هاشو جلوي من اورد و شروع كرد به انگشت كردن من و همون موقع دستامو از روي خودم برداشتم و روي بازوهاش گذاشتم. به عقب برگشتم و شروع كرديم به بوسيدن هم.

"اوههه ... فاك" من تقريبا بلند گفتم وقتي هري انگشتهاشو بي ملاحظه توي من فرو مي كرد و پشت سرم ناله ميكرد.

"واسه من بيا بيبي گرل" هري لاله گوشمو گاز گرفت و همين كافي بود تا من به اوجم برسم و روي انگشتهاش اومدم.

من روي شكافم (باباالامصب :| )هنوز احساس نياز داشتم و انگار حساس تر شده بودم. من اونو مي خواستم.

"خواهش مي كنم هري - من مي خوامت" ناله كردم و همزمان هري منو درحالي كه هنوز پشت مبل ايستاده بود بوسيد.

"اوه عزيزم، من نمي خوام اينو خيلي طولانيش كنم." نيشخند زد "تو بايد امروز رو با ملاحظه تر باشي."

"خوبه" با حرص گفتم درحالي كه هري مبلو دور زد و زير لب فحش داد همزمان كه نگاهش به شكافم افتاد كه به خاطر اون كاملا خيس شده بود.

"لعنت" هري گفت و لب پايينشو گاز گرفت. جلوي پاهام زانو زد و از نگاهش به قسمت حساسم مشخص بود كه خوشش اومده.

"من بهت نياز دارم" با يه صداي اروم گفتم و هري سرشو پايين تر اورد.

اون بوسه هاي اروم روي نقطه سكس من ميزاشت و انگشتشو از زير واردم كرده بود و همزمان با زبونش داشت كثيف كاريمو تميز ميكرد.

هري به من نگاه مي كرد درحاليكه انگشتهاشو عميق تر توي من فرو كردو تكون ميداد.

"من عاشق دستاتم" ناله كردم و هري يه لبخند زيبا روي لب هاش جا گرفته بود.

"دوستت دارم" گفتو چشمك زد و همون لحظه پروانه هارو تو دلم احساس كردم .

"تو اينو گفتي " با خوشحالي گفتم اما هري لب هاشو با فشار روي نقطه سكس من گذاشت و اونجا رو بي ملاحظه ميمكيد و فشار مي داد.