من یه داستان متحرکم که نه مُرده و نه گذاشتن زندگی کنه؛
یه نقاشی متحرک، که از وقتی سروکلت پیدا شده؛ رنگ به سرو روش پاشیده شده؛
یه نوت متحرک، که سالها پیش پا به پات رقصیده؛
و یه انعکاس متحرک، که تمام روز رو به در زل زده و منتظرت نشسته...من دیوونه نشدم؛ این رو میدونم.
ممکن نیست دیوونه تر از قبلم شده باشم...من احساست کردم؛
حست کردم که تمام روز رو بهم زل زده بودی.بیرون بیا؛
چون جوری که از من پنهان میشی؛
حتی من رو تنهاتر میکنه...
ESTÁS LEYENDO
Dear Roses [90's] | Completed
Fanfic[ H A R R Y S T Y L E S ] تو به من هیچی ندادی جز چند تا خراش؛ درد ابدی؛ و یه قلم بهتر... Written by : Aida.M Harry Styles Fanfiction AU Copyright @aidoststories 2018