جين - در آخر اعتراف يا سقوط

396 90 50
                                    

از دور به نيم رخ بي نهايت زيباش خيره شدمو تو فكر فرو رفتم! چه اتفاقي ميفتاد اگه جلو ميرفتمو تمامي حرف هاي تو دلم رو بيرون ميريختم؟چه اتفاقي ميفتاد اگه كلماتي كه چند وقتي توي ذهنم شناور مونده ان،كنار هم ميچيدمو ازشون براش ميگفتم!؟چه اتفاقي ميفتاد ا...

К сожалению, это изображение не соответствует нашим правилам. Чтобы продолжить публикацию, пожалуйста, удалите изображение или загрузите другое.


از دور به نيم رخ بي نهايت زيباش خيره شدمو تو فكر فرو رفتم! چه اتفاقي ميفتاد اگه جلو ميرفتمو تمامي حرف هاي تو دلم رو بيرون ميريختم؟چه اتفاقي ميفتاد اگه كلماتي كه چند وقتي توي ذهنم شناور مونده ان،كنار هم ميچيدمو ازشون براش ميگفتم!؟چه اتفاقي ميفتاد اگه ميفهميدم همون طوري كه من بهش نگاه ميكنم،بهم نگاه و راجع بهم فكر ميكنه؟نميدونم چون هيچوقت هيچ مدله اش رو تجربه نكردم!

آخرين باري كه به خودم اومدمو فهميدم عاشق شدم،كنار كشيدمو همون كنارايستادم تا تنها،رفتنش رو تماشا كنمو شب ها به ريختن اشك هايي كه ديگه چيزي رو درست نميكردن بشينم و صبح ها به بدترين شكل بيدار بشم!

با دردي توي قلبم كه شرايط خودم برام ايجاد كرده بود چون چه كسي حاضره با يه ستاره ي پورني كه بدنش زير آدم هاي غريبه بوده قرار بذاره؟ستاره ي پورني هستم كه هر كسي از راه رسيده با اين خيال برخورد كرده كه انگار ميتونه دستش رو درازو بدن من رو لمس كنه! و من هميشه ايستادم،نه قوي چون از درون شكستم و گاهي سر برادر كوچك ترم داد زدم كه 'تقصيره شماهاس كه من به اينجا رسيدم' در صورتي كه ميدونستم شايد بخشي از اين سرنوشت رو خودم نصيب خودم كردم و به اندازه ي هر كس ديگه اي توي اين گناه سهم دارم!

The dark road by my sideМесто, где живут истории. Откройте их для себя