در حالي كه روي مبل نشسته بودم ميتونستم از لاي در باز اتاق سفيد و آبي رنگ،يونگي و دوست ستاره اش،جين رو ببينم كه بي توجه دست هاي خونيش رو بين موهاش گذاشته بود و به حرف هاي يونگي كه به آرومي زمزمه اشون ميكرد گوش ميداد!نميدونستم چه تأثيري روش گذاشته بود كه پسر بزرگ تر با بالا اوردن سرش چشم هاي اشكي و صورت سرخش رو نمايان كرد و با مظلوميتي كه روز اول توي چهره اش ديده بودم به يونگي خيره شد و كاري كرد آغوش دوست من براش باز شه و بتونه خودش رو بين اون بازوها جا بده!
جين ستاره ي پورن جواني كه همگي ادعا داشتن ميتونن اون رو بدون ديدن چهره اش و تنها با شنيدن صداي ناله هاي جذابش كه تفاوت زيادي با بازيگرهاي پورن ديگه اي داشت تشخيص بدن حالا بين بازوهاي دوستش در حال گريه بود و صداي هق هق هاش رو به گوشم ميرسوند و در حال نمايش رويي كه نه تنها از همه بلكه خود واقعيش پنهان كرده بود.
ضعفي رو از بدنش،چشم هاش،از بين لب هاي سرخش بروز ميداد كه اگه كسي اون رو توي فيلمي ميديد و فقط همچين چيزي براش تعريف ميشد،امكان نداشت باور كنه كيم جين هم ميتونه از پا در بياد و برخلاف تمامي نيشخندهايي كه به دوربين ميزنه،برخلاف پولي كه توي صورت مردم پرت ميكنه،برخلاف دادي كه توي صورت اينو اون ميزنه،توي خونه در حالي كه به تنها همسايه ي مهربونش پناه ميبره،سرش رو روي شونه ي اون ميذاره و اشك ميريزه!
YOU ARE READING
The dark road by my side
Fanfictionكيم سوكجين :"هيچوقت با درونم همراه نبودم.هميشه يك قدم عقب تر يا جلوتر راه ميرفتم.به فريادهاي توي سرم بي توجهي نميكردم اما كاري براشون انجام نميدادم.گناه هاي زيادي كردم كه هيچوقت قرار نيست بابتشون خودم رو ببخشم.من با تمام اين افكار به زندگيم ادامه مي...