توی راه رو قدم های بلند برمیداشت و زیر لب آواز میخوند
نمیتونست هیجانشو بخاطر حضورش توی مدرسه ایی که آرزوی خیلی از فرشته ها و حتی شیاطینه پنهان کنهچون دیر تر از بقیه رسیده بود مجبور شده بود تنها به خوابگاهشون بیاد و وسایلاشو توی اتاق بزاره
باز کردن در اتاقشون مصادف شد با محو شدن لبخند از روی لبش : خدای بزرگ...میدونستم نباید با این کثیفای شلخته هم اتاق بشم...اینجا اتاق چنتا فرشتس یا محل دفن زباله...اصلا اینا کی وقت کردن اتاقو بترکونن؟
درحالی که با انزجار وارد اتاق میشد و زیر لب غر میزد گوشیشو دراورد و شماره ی لیامو گرفت
صدای همهمه یی که از پشت گوشی میومد باعث شد گوشی رو بیشتر به گوشش فشار بده تا صدای لیامو بهتر بشنوه
لیام : الو...لویی..کجایی پسر
لویی در حالی که داشت وسایلاشو توی یکی از کمدا جا میداد جواب داد : لیام توی این اتاق بمب ترکیده؟
لیام: چییی؟کی توی اجاق ترکیده؟
لویی درحالی که خندش گرفته بود گفت : کسی نترکیده احمق
لیام کلافه از سر و صداهای اطرافش داد زد : میشه بگی یک ساعته کودوم گوری هستی؟
لویی: توی اتاقمونم...اتاق
لیام: توی اجاق چه غلطی میکنی؟
لویی پوکر به روبروش زل زد: اصلا منطقیه که من توی اجاق باشم؟
لیام : عهه من که نمیفهمم تو چی میگی زودتر بیا توی سالن..همه جمع شدن اینجا
لویی بی حرف گوشی رو قطع کرد و به سمت سالن راه افتاد
........................با رسیدنشون به سالن رو بیلی و زین گفت : تاحالا ندیده بودم این همه فرشته و شیطان یجا جمع باشن
بیلی بی حوصله رو یکی از صندلیا نشست : اولش اینطوریه بعد از اینکه سخنرانیای مسخرشونو تموم کردن کمتر این احمقارو میبینیم
زین درحالی که فرشته هارو دید میزد گفت: من که بدم نیومده...دست انداختنشون حال میده
هری با دیدن لویی که به سمت دوستاش میدوید پاهاشو دراز کرد و فقط چندثانیه طول کشید تا لویی پخش زمین بشه
با افتادن لویی و قهقه زدن هری و دوستاش توجه همه به اون سمت جلب شد
لیام با دیدن لویی با نگرانی بهش اشاره کرد و با نایل و آریانا به سمتش دویدن
لویی درحالی که از خجالت سرخ شده بود با عصبانیت سمت هری چرخید و داد زد : چرا پاهای درازتو از توی دست و پا جمع نمیکنی؟
هری خندید و سرشو یکم خم کرد :اخ ببخشید ندیدمت!اخه وقتی انقدر کوچولویی نباید تو مکان های به این شلوغی بیای ک زیر دست و پا له شی بچه!
KAMU SEDANG MEMBACA
Heaven or Hell [L.S]
Cerita PendekI love him But this is a sin.. ~Rojii_tommo & doniimr 1 in larrystylinson🖇 1 in shortstory🖇