دوست پسر

7.6K 856 44
                                    

تهیونگ نگاه مشکوکی به جونگکوک انداخت و جونگکوک سوالی سرش رو تکون داد
جونگکوک: چیه؟  
تهیونگ به نامجون که پشت میز کارش نشسته بود و جدی مشغول تنظیم آهنگ بود نگاهی انداخت وقتی مطمعن شد اون حواسش پرته کارشه کمی به جونگکوک نزدیک شد و با بدجنسی گفت: یه غلطی کردی بوش میاد
جونگکوک با چشمای گرد به تهیونگ نگاه کرد و با حالتی ناراحت گفت: هیونگ؟!
تهیونگ عصبی پس گردنی به جونگکوک زد و قبل از اینکه نامجون صدای جونگکوک رو بشنوه به جونگکوک اشاره کرد که ساکت باشه
تهیونگ: اگر مربوط به اون پسره جیمینه ببین بهتره بی خیالش بشی من دیشب دیدمش داد میزنه استریته و اصلا تو دنیای ماها نیست
تهیونگ به خودش اشاره کرد و گفت: من کلی فن بوی دارم یه استریت از کنار من که رد میشه محاله بدون گفتن واو سرشو بندازه بره بعد این پسره نه تنها منو نشناخت حتی خودشو مشتاق شناختن من نشون نداد این از اون استریتای ترسناکه خودتو تو دردسر ننداز
جونگکوک به اتفاقاتی که افتاده بود فکر کرد جیمین استریته؟ تو دلش خندید و خیلی جدی سرش رو تکون داد و گفت: من کاریش ندارم اتفاقا امروز بعد از اینکه خیلی خشن گردنمو کبود کرد بهم گفت دوست باشیم منم مخالفت نکردم
تهیونگ با چشمایی که هر آن ممکن بود از جاشون در برن به جونگکوک نگاه کرد و وقتی رادارهای گیراییش به کار افتاد دستشو دراز کرد و با عجله یقه لباس جونگکوک رو پایین کشید، نیاز نبود زیاد بگرده اونقدر بزرگ و کبود بود که تو همون نگاه اول خودش رو نشون بده 
تهیونگ دستش رو روی دهنش گذاشت تا داد نزنه اما زیر لب گفت: عوضی!
جونگکوک با حالت تاسف درحالی که یقش رو مرتب میکرد گفت: اون واقعا استریته
انگشت شست و اشارش رو به هم چسبوند و تاکیدی گفت: مطططمعنم
تهیونگ با اخم به جونگکوک زل زد، اونو خوب میشناخت جونگکوک یه کارایی کرده بود و الان داشت جلوی اون نقش بازی میکرد
تهیونگ: تو از وقتی دیدیش تو فکرشی الانم داری کاری میکنی پسره بدبخت که تا دیروز استریت بود درباره گرایشش نامطمعن بشه این درست نیست کوکو
جونگکوک نگاه دلخوری به تهیونگ انداخت، جیمین بهش توهین کرده بود بارها و با وجود این واکنشش داد میزد استریت نیست ولی اصرار داشت خودشو استریت نشون بده
جونگکوک: استریت؟
جونگکوک آروم ولی با عصبانیت گفت: هیونگ اون اگر استریته چرا با نگاه به لبای من کنترل پایین تنشو از دست میده یا چرا وقتی من گریه میکنم و خودمو ضعیف نشون میدم کاملا بی اختیار میشه؟ حواسش نیست اما بهم میگه خوشگل میگه گریم تحریکش میکنه میگه اونو ازخود بی خود میکنم و تو میگی استریت؟ استریت میتونه یه کیس مارک به این کبودی روی گردن همجنسش جا بزاره؟
تهیونگ هنوز اخم داشت
تهیونگ: و تو هدفت چیه؟ اعتراف کنه استریت نیست؟ اعتراف کنه برای تو استریت نیست؟ یا اعتراف کنه ازت خوشش میاد؟
جونگکوک سکوت کرد جوابی نداشت الان فقط میخواست جیمین تسلیم بشه اما تسلیم چی؟ یا کی؟! تهیونگ پوزخندی زد
تهیونگ: بخاطر بچه بازیات زندگی یکی دیگه رو خراب نکن مخصوصا اگر قرار نیست کنارش بمونی
جونگکوک تصمیم گرفت به حرفای تهیونگ اهمیتی نده و به بازی کردن با جیمین ادامه بده در هر صورت بازی هیجان انگیزی بود
*

Unwanted love Opowieści tętniące życiem. Odkryj je teraz