L26Г

910 265 419
                                    

(ووتپد!)

شب بود و لویی روی تخت نه چندان سفتش دراز کشیده بود, بدنش خیس عرق بود...

سرش گیج می رفت و چیزی رو توی مشتش فشار می داد

نفس نفس می زد و مطمئن شد که کسی واسه ی کمک بهش اون بیرون باشه,مگر نه....

به قرص کوچیکِ توی دستش نگاه کرد

پلکاشو محکم به هم فشار داد و قرص رو توی دهنش انداخت...

حاضر بود بمیره تا به اون میله ی دار برسه...

'''''''''''''''''''''

سر و صدای کلانتری باعث شد هری از جاش بلند بشه و با اخم بیرون بره

ساعت 9 و چند دقیقه بود و بیشتر کارگاه ها و عوامل مهم مثل مورفی رفته بودن...

در اتاق رو باز کرد و دید که چند سرباز دارن سراسیمه از این سمت به اون سمت می دون!

یکیشون رو گرفت
-چی شده؟
-قربان, زندانی,تاملینسون,قرص خورده و شرایط ثباتشو داره از دست می ده!

هری اخم کرد
-پس نگهبانای اونجا چه غلطی می کردن؟!

از اتاقش خارج شد و داد زد
-زنگ بزنید اورژانش بی مصرفا!

خودش دوید و سمت بازداشتگاه لویی حرکت کرد

روی تختش افتاده بود و یکی از سربازا سعی داشت باهاش حرف بزنه و به هوش بیارتش,

هری دستشو روی شونه ی سرباز گذاشت
-برو بالا,زنگ زدن اورژانش,به محض رسیدنشون بیارشون پایین!

سرباز سر تکون داد و سریع از پله ها بالا رفت تا به در کلانتری برسته

هری کنار تختش نشست و دستشو روی نبضش گذاشت,

چشماشو باز کرد و دید که هنوز مردمکاش واکنش نشون می دن,

دستشو زیر بینیش گذاشت,
اروم و نامنظم نفس می کشید

به در ورودی نگاه کرد و اروم دستشو توی جیبش برد,
کمی از اون پورد رو از توی جیب لباس فرمش به سر انگشتاش مالید و دستشو اروم زیر دماغ لویی کشید...

و با نفس بعدی که کشید,
لویی شروع کرد به سرفه کردن و روی تخت دولا شد و کنار هری هر چی خورده بود رو بالا اورد...

البته بیشترش مایه سفید رنگی بود که خیلی خوب به نظر نمی یومد!

هری اروم دستشو پشتش کشید و روی شقیقشو بوسید
-چیزی نیست,بهتر می شی,آمبولانس داره میاد...

لویی دوباره روی تخت دراز کشید و حس کرد کل سرش می سوزه و چشماش تار می دیدن

-منظم نفس بکش,و هوشیار بمون!

لویی نگاهشو به هری که خیره نگاهش می کرد داد و شروع کرد به نفس عمیق کشیدن
-افرین!

همون لحظه چند نفر از پله ها پایین اومدن و هری تونست دو نفر با لباس دکتری و با برانکاردی که حمل می کردن و اون سرباز رو پشت سرشون ببینه...

···I'm HeRoiNe···Where stories live. Discover now