پستی ها و بلندی ها ۲

2K 570 535
                                    


Vote , comment and enjoy

_وضعیت چطوره ؟
نایل لبخند زد

_صادقانه ؟ بد! اصلا نمیدونم چش شده تا قبل اینکه تو بیایی همه چی خوب بود ..اما الان دمدمی شده ..نمیفهممش

نایل دستای هری رو گرفت و به صورت نارحتش نگاه کرد

_هیی..انقدر نارحت نباش ...میدونی من راجب اونا زیاد خوندم ...نژاد لوتن موجودات خیلی حساسین و البته خیلی باهوش...اونا دوست دارن تو مرکز توجه باشن و وقتی از چیزی نارحت بشن سخت انتقام میگیرن مثل سیلی که من خوردم...

نایل با جمله اخر خندید و هری سرخ شد

_من بابت اون واقعا عذر میخوام

_مشکلی نیست هری من حتی احساسشم نکردم ولی میخوام بدونی که اونا از هیچ خطایی نمیگذرن ...شاید من واقعا دارم اذیت میکنم

_اما تو که کاری نکردی حتی ازش عذرم خواستی

هری از دوستش دفاع کرد

_اره ولی شاید موضوع چیز دیگست ...اون میتونه حرف بزنه ؟

_نه سرو صدا زیاد داره اما حرف نه

_ولی من یه جا خوندم که بعضیاشون اگه بهشون اموزش بدی میتونن چنتا کلمه بگن ...شما چطور با هم ارتباط برقرار میکنید؟

نایل پرسید و هری برای چند ثانیه فکر کرد تا جواب سوالشو پیدا کنه

_خب ..ما ..نمیدونم ..یعنی خب ما همینطوری منظور همو میفهمیم من میفهمم اون چی میگه و خب اونم حرفای منو میفهمه

_پس چرا الان نفهمیدی مشکلش چیه ؟

_خب اون...

هری سکوت کرد

_همینه هری بهت گفتم اونا خیلی باهوشن تو میفهمی لوتن چی میگه چون اون میخواد که تو بفهمی و حالا که نمیخواد ، پس هیچ راهی نداری...اون دلخوره و نارحت و احتمالا میخواد خودت علت دلخوریشو بفهمی...نه اینکه اون بهت بفهمونتش

_خب من از کجا باید بفهمم وقتی اون اینو نمیخواد من که قدرت ماورایی چیزی ندارم...

_نه نداری اما میتونی بیشتر بهش توجه کنی مسلما یه جایی خودشو لو میده ...چشما نمیتونن اون چیزی که تو قلبمون هست رو پنهان کنن

_یه حسی بهم میگه تو میدونی اون چشه

_اره میدونم ولی میخوام خودت بفهمی اون دوست
توعه.... باید بهتر از این درکش کنی

_امان از دست شما دورگه ها

هری با خستگی گفت و سرشو گذاشت رو میز

_بابت چایی ممنون پسر من دیگه میرم تو کلی کار داری که انجام بدی. اونجوری که من لوتن رو شناختم باید بگم امشب کونت پارس اون سخت دنبال تلافیه

Louten~[L.S]Where stories live. Discover now