به خاطر من

1.9K 512 657
                                    

سلام جقی ایرانی
صبح زیبای تابستونیتون بخیر .

بیایید یه قسمت براتون آوردم یکم عر بزنید روحتون جلا پیدا کنه.
هرکی فحش بده خودشه.

این قسمت خیلی مهمه و میتونه به خیلی از سوالاتون جواب بده

*با اهنگ My immortal از Evanescence بخونید*

_لوووووتننن

با اهنگ اسمشو صدا زد

_نمیخوای بیدارشی تنبل خان ؟

هری بلند از اشپزخونه فریاد زد عجیب بود که امروز لوتن خواب مونده بود اوصولا اون هر روز صبح اولین نفر بیدار میشد و انقدر رو شکم هری میپرید و تو موهاش وول میخورد تا اونم از خواب بیدار بشه

هری شیر گرم رو تو فنجون لوتن ریخت و نون تست رو به قطعه های کوچیک خرد کرد و روشون رو مربا و کره مالید

وقتی دید هنوز از لوتم خبری نیست رفت اتاق
_پیشولی؟ نمیخوای بیدار شی؟

هری با مهربونی از جلوی در صداش زد
گوشای لوتن و دمش از زیر پتوش مشخص بود

وقتی جوابی نشنید جلوتر رفت و کنار تختش رو میز نشست
اونا یه میز بزرگ رومخصوص وسایل لوتن درست کرده بودن مثل یه اتاق بزرگ

_کیتن کوچولو ؟
هری انگشتاش رو روی کمرش کشید و وقتی دوباره جوابی نشنید پتو رو کنار زد

با دیدن وضعیت لوتن نفسش برید

_لووو بیدار شو...

هری مضطرب گفت و به لوتن رنگش پریده زل زد
لپای سرخش حالا به سفیدی میزد لباش بی رنگ بود و عرق رو صورتش نشسته بود

لرزش خفیفی تو بدنش بود که باعث میشد قلب هریم تو سینش بلرزه

_لوتن...
بغض صداشو خفه کرده بود
پتو رو کامل کنار زد و بدنش کوچولوش رو تو دستاش گرفت
مثل یه تیکه یخ بود

_خدای من خدای من ...چی شدی لوتن ؟ صدامو میشنوی؟

لبای پسر کوچولو لرزیدن و ناله خفیفی از گلوش بیرون اومد
چشماش رو با بیحالی روهم فشار میداد و مشتاش رو دلش جمع شده بود

_دل درد داری ؟
هری دوباره پتو رو دور بدن اون پسر پیچید و رو تخت گذاشتش

دور خودش میچرخید و نمیدونست اشکاش کی شروع به ریختن کرده بودن
لعنتی همیشه تو همچین شرایطی مغزش قفل میکرد و به دست و پا چلفتی ترین ادم رو زمین تبدیل میشد

به طرف مبایلش دووید و شماره نایل رو گرفت
_لوتن ؟ لوتن بیداری؟ جواب منو بده میشنوی چی میگی عزیزم؟

هری با صدای لرزونش از گربه کوچولوی پریشون  پرسید و منتظر بود نایل گوشی رو جواب بده
_چی میخوای هری سر صبحم دست برنمیداری ؟ حرفی از دیشب مونده تو دلت که بخوای بگی ؟

Louten~[L.S]Dove le storie prendono vita. Scoprilo ora